کتاب «آقای پروست»، سرگذشت‌نامه مارسل پروست، نویسنده فرانسوی، شامل خاطرات سلست آلباره، خدمت‌کار خانه‌ای که پروست در سال‌های پایانی زندگی در آن زندگی می‌کرده، به فارسی ترجمه شد.

به گزارش ایبنا، این کتاب را مینو حسینی و شهرزاد ماکویی به فارسی ترجمه کرده‌اند که ترجمه آن‌ها از سوی موسسه انتشاراتی «آگه» روانه کتاب‌فروشی‌های ایران می‌شود.


در این کتاب خاطرات سلست آلباره، از مارسل پروست جمع‌آوری شده و نویسنده‌ای به نام ژرژ بلومن آن‌ها را بازنویسی کرده است.

پروست در سال‌های پایانی عمر خود، از دنیا کناره گرفت و در خانه‌ مشغول کار بر روی مطرح‌ترین اثر خود، «در جست‌وجوی زمان از دست رفته» شد.

«در جست‌وجوی زمان از دست رفته» عنوان رمانی هفت جلدی است که آن را شاهکار پروست می‌دانند. پروست این رمان عظیم را بین سال‌های 1908 تا 1922 نوشته و بین سال‌های 1913 تا 1927 منتشر کرده‌ است (بخش‌هایی از کتاب پس از مرگ وی چاپ شد). این کتاب را مهدی سحابی ترجمه، و نشر مرکز آن را منتشر کرده ‌است.

در همان سال‌هایی که پروست مشغول کار بر روی این رمان بوده است، خانم آلباره به عنوان خانه‌دار برای پروست کار می‌کرده است و حتی گفته می‌شود پروست یک‌بار به او گفته است: «خانم آلباره، شما همه‌چیز را درباره من می‌دانید».

وی در این کتاب خاطراتش از این نویسنده مطرح فرانسوی را نقل کرده و به ترس‌ها، نگرانی‌ها و اندیشه‌های پروست پرداخته است.

نسخه اصلی این کتاب در 456 صفحه به همراه عکس‌ها و تصویر دست‌نوشته‌هایی از پروست منتشر شده است.

ت
رجمه مشترک ماکویی و حسینی از این کتاب در 239 صفحه چاپی روانه کتاب‌فروشی‌های ایران می‌شود.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...