رمان‌های آقای فیلم‌ساز | قدس


درباره مرد سینمای اقتباسی ایران، باید گفت که نگاه ادبی داریوش مهرجویی تنها در سینما محدود نمی‌شود و او در حوزه ادبیات نیز دست به قلم شده و تا به امروز چند رمان از این فیلمساز عاشق ادبیات منتشر شده است که به معرفی این آثار می‌پردازیم:

روشنفکران رذل و مفتش بزرگ داریوش مهرجویی

روشنفکران رذل و مفتش بزرگ: پایان‌نامه فلسفه مهرجویی در دانشگاه UCLA است. این کتاب در واقع پاسخی ضمنی است به این پرسش که: چگونه داستایوسکی در سال های 1870 توانست بدین روشنی به آینده تاریخ رسوخ کند و به پیش‌بینی توتالیتاریسم حاکم بر کشور خود،که چهار پنج دهه بعد،روسیه و تمام اروپا را در بر می‌گیرد، بپردازد

به‌خاطر یک فیلم بلند لعنتی: اولین رمان مهرجویی است. داستان با شرح فعالیت‌های فیلم‌سازی یکی از دانشجویان فیلم‌سازی (قهرمان و راوی داستان) و دوست صمیمی‌اش حمید میرمیرانی آغاز می‌شود. سپس به ماجراهای عاشقانه‌اش با سلما می‌پردازد.

در خرابات مغان: مهرجویی در دومین رمانش کوشیده است با گره زدن اندیشه‌ها در بافت روایت داستانی خود به این موضوع بپردازد که با این همه دشمنی و خشونت و اختلاف مذهبی و مسلکی می‌توان در کنار هم با عشق زندگی کرد؟ آیا می‌توان از مسائل سیاسی به عشق و دین و عرفان پرداخت؟ در این رمان دو دلداده دانشجوی دانشگاه پنسلیلوانیا در فیلادلفیا که یک پسر ایرانی مسلمان و یک دختر کاتولیک ایتالیایی تبار را شامل می‌شوند، درکشاکش اندیشه و ایمان درگیر عشق عمیقی می‌شوند و می‌خواهند به زندگی مشترک بپردازند تا این که رویداد خون‌بار 11 سپتامبر پیش می‌آید.

دو خاطره: سفرنامه پاریس، عوج کلاب: این کتاب شامل دوسفرنامه است؛ سفرنامه پاریس ماجرای زندگی کارگردان و خانواده‌اش در پاریس و ماجرای اطرافیانشان است. بخش بعدی کتاب «عوج کلاب» سفرنامه داریوش مهرجویی به دوبی است. مهرجویی همراه با گروهی از فیلمسازان راهی دوبی می‌شوند تا برای شرکت در مراسم اسکار ویزای آمریکا بگیرند، اما در فرودگاه دوبی مهرجویی را به خاطر قرص اُگزازپام و قرص سرماخوردگی بازداشت می‌کنند، این سفرنامه ماجرای چند روزی است که داریوش مهرجویی در بازداشتگاه بوده و با نگاه تیزبینش بی‌عدالتی در آنجا را توصیف کرده است.

سفر به سرزمین فرشتگان: داستانی پر از تصویر و صحنه است. داریوش مهرجویی گویی در این رمان صحنه‌های فیلمی را با قدرت کلامش به تصویر کشیده‌ است. این رمان داستان زندگی یک زوج به نام کسری آریا و همسرش سیما را روایت می‌کند که با دریافت یک ایمیل متوجه می‌شوند برنده یک جایزه هشت میلیون دلاری شده‌اند. دریافت پول جایزه منوط به حضور آنها در لس آنجلس آمریکا است. به همین خاطر همه زندگی خود را می‌فروشند و راهی آمریکا می‌شوند.

برزخ ژوری داریوش مهرجویی

آن رسید لعنتی: این رمان داستان زندگی بهزاد جاوید، فیلمبردار، کارگردان و تهیه‌کننده پنجاه و چند ساله سینما و تلویزیون است. کتاب با صحنه سکته بهزاد شروع می‌شود. علت سکته این است که بهزاد می‌شنود صداوسیما بعد از چهار سال نمی‌تواند پول او را پرداخت کند. او چند سال قبل سریالی ساخته که بسیاری به خاطر سریال مورد نظر، از او تقدیر می‌کنند و قرار می‌شود هزینه ساخت سریال را به او بدهند. او از خوشحالی این خبر سور و سات فراوانی به راه می‌اندازد و خانه عوض می‌کند و با چنین کارهایی زیر بار قرض می‌رود. با گذشت زمان بهزاد متوجه می‌شود که از پول خبری نیست و باید برای رسیدن به پولش از هفت‌خان رستم عبور کند....

برزخ ژوری: بهمن راد، کارگردان مشهور و باسابقه‌ ایرانی، به عنوان عضو هیئت ژوری یک جشنواره‌ سینمایی، عازم سفر به شهری ساحلی در اروپاست. او در آستانه‌ سفر متوجه می‌شود که توموری در مغزش هست که خوش‌خیم و بدخیم بودنش معلوم نیست. این خبر باعث می‌شود که او خود را در حال مرگ بپندارد و سراسر سفر برایش به کابوسی طولانی بدل شود. کلنجار رفتن با اندیشه‌ مرگ و بیماری لاعلاجی که هر آن پایان زندگی شخصیت اصلی و راوی قصه را یادآوری می‌کند، در کانون این رمان جای دارد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...