کتاب «صبح روز نهم» نوشته گلعلی بابایی شامل سرگذشتنامه مستند شهید علی‌رضا نوری توسط نشر ۲۷ بعثت به چاپ دوم رسید.

صبح روز نهم گلعلی بابایی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب پانزدهمین‌عنوان از مجموعه «بیست و هفت در بیست‌ و هفت» است که سرگذشت‌نامه فرماندهان لشگر ۲۷ محمدرسول‌الله (ص) شامل می‌شود.

چاپ اول «صبح روز نهم» بهار امسال به بازار نشر عرضه شد و حالا نسخه‌های چاپ دومش منتشر شده‌اند.

به گفته گلعلی بابایی، شهید نوری یک مهندس و یکی از مسئولان کارآمد نظامی جنگ بود که در زمینه جنگ‌های نامتقارن و نبردهای منظم سال‌های دفاع مقدس کارنامه درخشانی دارد. او از شهدای شهر ساری از استان مازندران است و وقتی زمستان سال ۹۷ مسئولان استان مذکور با لطف‌شان برایم مراسم تقدیری برپا کردند، پیشنهاد نوشتن کتاب درباره زندگی دوتن از شهدای این‌استان را هم مطرح کردند که یکی از آن‌ها شهید نوری بود. این‌دو فرمانده که نوشتن زندگی‌شان پیشنهاد شد، علی‌رضا نوری ساروی و سید ابراهیم کسائیان بودند که هر دو با وجود اصالت مازندرانی خود، فرماندهی دو یگان قدرتمند تهرانی یعنی لشگرهای ۲۷ محمدرسول‌الله (ص) و ۱۰ سیدالشهدا (ع) را به عهده داشتند.

شهید علیرضا نوری از مدیران رده‌بالای راهن‌آهن دولتی و فرماندهان ارشد سپاه منطقه ۱۰ تهران بوده است. در برهه‌ای هم مسئولیت اعزام نیروهای تهران به جبهه را به عهده داشت. او متولد سال ۳۱ بود و سال ۶۵ به شهادت رسید.

کتاب «صبح روز نهم»، ۲۰ فصل اصلی دارد که عناوین‌شان به‌ترتیب عبارت‌اند از: «به سخاوت خزر»،‌ «بوی خوش آشنایی»، «از خدا مدد خواستم»، «زیر سایه طوبی»، «دختری به اسم فروغ»، «پوست‌اندازی مردم»، «گنجشک‌های بی‌پناه»، «به‌روایت دیگران»، «زندگی با اعمال شاقه»، «دشمن در خانه»، «عملیات‌های بن‌بست‌شکن»، «ضربات نفوذی‌ها»، «کوثر آمد»، «والله ان‌قطعتموا یمینی»، «عملیات ناممکن»، «کربلا خون می‌خواهد»، «مهران باید آزاد شود»، «در کنار هم»، «... برای آخرین‌بار؛ تو را خدا نگه‌دار» و «وصال در سه‌راه شهادت».

پس از این‌فصول هم «بخش‌هایی از وصیت‌نامه شهید»، «گاه‌شمار زندگی سردار شهید علی‌رضا نوری»، «فهرست منابع» و «عکس‌ها» درج شده‌اند.

در بخشی از این‌کتاب می‌خوانیم:

حین عملیات والفجر یک که در منطقه فکه انجام گرفت، من نیروی اطلاعات_عملیات لشگر ۲۷ محمدرسول‌الله (ص) بودم. علی‌رضا نوری هم در تیپ یک عمار، به برادر اکبر حاجی‌پور فرمانده این‌تیپ کمک می‌کرد. خب، عملیات والفجر یک از آن‌عملیات‌هایی بود که حجم آتش دشمن خیلی زیاد و دور از انتظار فرماندهان خودی بود. برادر نوری به‌خاطر مسئولیتی که داشت، دائم توی خط با موتور و ماشین تردد می‌کرد. حین یکی از همین آمدورفت‌ها، علی‌رضا داخل یک خودروی استیشن سپاه؛ روی صندلی کنار راننده نشسته بود و دست راستش روی پنجره‌ای که شیشه‌اش پایین بود، قرار داشت. به‌یک‌باره لاستیک جلوی خودرو، سمت کمک راننده روی مین رفت و انفجار رخ داد. ماشین واژگون و هر دو سرنشین آن بر اثر موج انفجار شدید به‌سختی مجروح شدند. شدت انفجار، آن‌قدر زیاد بود که دست راست برادر نوری از ساعد قطع شد.

چاپ دوم این‌کتاب با ۳۶۸ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۵۵ هزار تومان عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...