شب محمد بلوری همراه با رونمایی از کتاب «محمد بلوری: خاطرات شش دهه روزنامه‌نگاری»، شامل زندگینامه‌ خودنوشت وی به همت مجله بخارا و نشر نی (ناشر این کتاب) و با حضور علاقه‌مندان به روزنامه‌نگاری و اساتید ارتباطات برگزار می‌شود.

به گزارش ایرنا، محمد بلوری (متولد ۱۳۱۵) روزنامه‌نگار پیشکسوت و مشهور به پدر حادثه‌نویسی در مطبوعات ایران فعالیت خود را از سال ۱۳۳۶ در روزنامه کیهان آغاز کرد و بعد از آن در روزنامه‌های دیگری؛ چون ایران (۱۳۷۳ تا ۱۳۸۱) و اعتماد نیز دبیر صفحه حوادث بود و همچنان از همکاران پاره‌وقت روزنامه ایران است. ضمن اینکه با نشریات دیگر و رادیو نیز در برهه‌هایی از زمان همکاری داشته و البته در دورانی نیز (اوایل دهه ۶۰ خورشیدی) از فعالیت مطبوعاتی کنار رفته بوده است.

وی که خاطرات زیادی از روزهای روزنامه‌نگاری خود دارد اخیرا خاطراتش را در ۶۴۰ صفحه و کتابی به نام «خاطرات شش دهه روزنامه‌نگاری» گردآورده که پنجشنبه پیش‌رو (۲۱ آذر) ساعت ۱۷ در مراسمی به نام شب محمد بلوری به همت مجله بخارا در خانه وارطان با حضور شماری از اساتید حوزه ارتباطات و پیشکسوتان روزنامه‌نگاری چون بهروز بهزادی، رضا قوی‌فکر، مسعود مهاجر، محمود مختاریان و محمدمهدی فرقانی و همچنین علاقه‌مندان روزنامه‌نگاری رونمایی خواهد شد.

وی که پیش از این برش‌هایی از این خاطرات را در قالب داستان‌های کوتاه یا بلند مانند خاطرات خبرنگار جنایی (۱۳۷۳)، اصفهان مویه کن (۱۳۹۴) یا شلیک به کبوتران (۱۳۸۰) منتشر کرده بود، یا در مورد برهه‌هایی مهم از روزنامه‌نگاری مانند اواخر دهه ۱۳۷۰ و موضوع قتل‌های زنجیره‌ای با رسانه‌های مختلف مصاحبه کرده است، در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا گفت: این کتاب خاطرات کامل من در همه سال‌هایی است که کار روزنامه‌نگاری کردم، اما کتاب‌های دیگر ماجراهایی بود که با آن‌ها روبه‌رو می‌شدم و به شکل داستان توسط ناشران مختلف چون روزنامه ایران یا در قالب پاورقی در نشریات دیگر چاپ می‌شد.

بلوری در مورد اهمیت این کتاب برای روزنامه‌نگاران و مردم عادی نیز توضیح داد: مردم با خواندن این کتاب می‌توانند ببینند روزنامه‌نگاری واقعا چطور بود، روزنامه‌نگارها چطور دنبال خبر می‌رفتند و از چه شخصیت و جایگاهی برخوردار بودند.

در این کتاب همه اتفاقات روزنامه‌نگاری در این شش دهه مانند اعتصاب چهارروزه مطبوعات در دوران نخست وزیری جعفر شریف‌امامی (۵ شهریور تا ۱۴ آبان ۱۳۵۷) و مانند آن را کامل نوشته‌ام.

برای خبرنگاران و روزنامه‌نگارها هم از این جهت مهم است که با خواندن آن می‌توانند درک کنند تجربه و رقابت اساس کار روزنامه‌نگاری بود و همین دو عامل باعث پیشرفت آنها می‌شد، وضعیتی که با امروز خیلی فرق دارد و روزنامه‌ها بیشتر به نقد و تحلیل اخبار کهنه اختصاص دارد و به همین دلیل هم مردم رغبتی به خواندن روزنامه‌ها ندارند.

وی تاکید کرد: روزنامه‌نگارها موقعیت‌های درستی داشتند، اگر دنبال خبری بودند حتی راحت وارد اتاق وزیر می‌شدند و به عنوان یک طبقه خاص، قابل احترام بودند. به همین دلایل روزنامه‌ای مانند روزنامه کیهان تیراژ ۲۰۰ هزار تایی داشت.

محمد بلوری به نسلی از روزنامه‌نگاری محکم و قوی متعلق است

سعید ارکان‌زاده یزدی، دانش‌آموخته ارتباطات در مقطع دکتری از پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی، روزنامه‌نگاری با سابقه کار در روزنامه‌هایی چون شرق و اعتماد و سردبیر مجله بازخورد است که از مدت‌ها قبل بلوری را به عنوان روزنامه‌نگاری پیشکسوت می‌شناخته و با او همکاری می‌کرده است. او که در تدوین کتاب خاطرات بلوری با او همکاری داشته است، در مورد انتخاب محمد بلوری برای تنظیم خاطراتش می‌گوید: روزنامه‌نگاری در دهه ۴۰ و ۵۰ خورشیدی سنت خیلی محکم و قوی داشته است، نشریات خصوصی مانند روزنامه کیهان بوده‌اند که روزنامه‌نگارهای خوبی در آنها تربیت می‌شدند و مثلا در همین روزنامه کیهان افرادی مثل مهدی سحابی (۱۳۲۳ تا ۱۳۸۸) به عنوان مترجم کار می‌کرده‌اند. همچنین روزنامه‌نگاری در این دوران روزنامه نگاری تولیدی و پر از رقابت و باانگیزه بوده است.

محمد بلوری نیز به عنوان معاون سردبیر، عضو شورای سردبیری، همچنین عضو سندیکای خبرنگاران و نویسندگان در آن دوران فرد مهمی بوده و در دو دوره اعتصابات مطبوعات طی سال یعنی اعتصاب پنج‌روزه و اعتصاب بلندمدت چهل‌روزه ۱۳۵۷ نقش مهمی داشته است. ضمن اینکه روزنامه نگاری حوادث روزنامه‌نگاری زیربنایی است و غیر از دیگر مهارت‌ها به داستانگویی نیاز دارد.

ارکان‌زاده در مورد روند آغاز نوشتن خاطرات محمد بلوری نیز نیز گفت: با توجه به شناختی که از او داشتم، از سال ۱۳۹۴ قرار شد نوشتن خاطراتش را در قالب مصاحبه شروع کنیم ولی قبل از آن از بلوری خواستم دو فصل اول را یعنی از بدو تولد و دوران دبیرستان را به صورت خودنوشت بنویسد که حدود ۵۰ صفحه شد. بعد از خواندن این فصل‌ها به این نتیجه رسیدم که اصلا لازم نیست نوشتن این خاطرات به صورت مصاحبه باشد و بهتر است بقیه را نیز محمد بلوری به‌قلم خود به همین شکل بنویسید که نوشت و من معمولا هر دو هفته یکبار نوشته‌ها را تحویل می‌گرفتم و می‌خواندم و اگر نکته‌ای به نظرم می‌رسید می‌گفتم. دو سال طول کشید تا به این روش، نوشتن کتاب تمام شود.

وی ادامه داد: تا سال ۱۳۹۶ نوشتن متن کتاب تمام شد و یک سالی مشغول ویرایش و حذف بخش‌های تکراری بودیم و در نهایت، سال گذشته متن کامل شد و آن را به نشر نی به عنوان اولین ناشر ارائه دادیم که به‌آسانی هم موافقت شد و طی یک سال مراحل ویرایش و صفحه‌بندی و مجوز انجام و اخیرا هم چاپ شد.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...