حمیدرضا صدر منتقد سینما و مفسر فوتبال و مولف کتاب‌هایی چون «تو در قاهره خواهی مرد»، «سیصد و بیست و پنج»، «پیراهن‌های همیشه مردان فوتبال: تک‌نگاری‌ها» و «روزی روزگاری فوتبال» پس از طی دوران طولانی بیماری سرطان روز جمعه ۲۵ تیر ماه درگذشت.

حمیدرضا صدر

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، حمیدرضا صدر دانش آموخته رشته های اقتصاد و برنامه ریزی شهری در دانشگاه تهران بود و مدرک دکترای برنامه ریزی شهری را از دانشگاه لیدز دریافت کرد.
او به تحلیل فیلم در جشنواره فیلم لندن شناخته می شد و نویسنده ثابت ماهنامه معتبر فیلم بود. او با بانی فیلم، هفت​​​​​​، شرق، زن روز، سروش، تهران امروز و ... نیز همکاری داشت.

نگارش درآم‍دی ب‍ر ت‍اری‍خ س‍ی‍اس‍ی س‍ی‍ن‍م‍ای ای‍ران، پسری روی سکوها: وقایع‌نگاری چهار دهه‌ای فوتبال ایرانی، نیمکت داغ: از حشمت مهاجرانی تا الکس فرگوسن و ژوزه مورینیو، سیصد و بیست و پنج، پیراهن‌های همیشه مردان فوتبال: تک‌نگاری‌ها و روزی روزگاری فوتبال و همچنین ترجمه یونایتد نفرین‌شده (دیوید پیس) و یه چیزی بگو (لوری هلس اندرسن) در کارنامه قلمی وی به چشم می خورد.

رمان «تو در قاهره خواهی مرد» دیگر اثر اوست که برگزیده جایزه جلال آل احمد شد. صدر در این کتاب به دوگانگی شخصیت پهلوی دوم و درون متزلزل و هراسانش پرداخته‌ است. داستان از نوروز سال ۱۳۴۴ و سوءقصد به جان او آغاز شده و با فلش بک و فلش فوروارد، گذشته و آینده واپسین شاه ایران را روایت می‌کند. رخدادهایی که با جزئیات روایت شده‌اند، بر پایه مستندات کتابخانه ملی و کتابخانه مجلس هستند.

................ هر روز با کتاب ...............

به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...