مجموعه دو جلدی کتاب «دیوان‌سالاری و نظام اداری در روزگار صفویه» تألیف عباسعلی غفاری‌فرد به روشنگری درباره دوران صفویه پرداخته است.

دیوان‌سالاری و نظام اداری در روزگار صفویه

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، جلد نخست این کتاب به وزارت در روزگار صفویه، وزارت، وزیر و وزیران و جلد دوم به شرح صدارت در روزگار صفویه و صدور و مستوفیان می‌پردازد.

شیوه‌های غالب تاریخ‌نگاری در ایران مانند شاه‌محوری، فردگرایی، نادیده انگاشتن جامعه‌شناسی تاریخی، در سایه قرار دادن روان‌شناسی شخصیت‌های بزرگ تاریخی، بی‌اعتنایی به چرایی و چگونگی (فلسفه) تاریخ، غلبه شیوه گزارشی (روایی)، کمبود شدید تاریخ‌های محلی و موضوعی و خاص و نظایر این، بازنگری در تاریخ‌نگاری ایران را ناگزیر می‌کند. یکی از دلایل مهم این بازنگری، به تاریخ صفویه در زمینه‌های اداری، اجتماعی، فرهنگی، نظامی، آموزشی، دادگستری، سفارت‌ها و دیوان‌ها برمی‌گردد که جز چند نمونه ناچیز، آن هم اغلب به شکل سفرنامه‌نویسی، در چهارچوبی جداگانه بررسی نشده و پژوهش‌های کاملی درباره آنها انجام نگرفته است؛ مثلا در امور اداری می‌شود به وزارت، صدارت، انشا، استیفا، احتساب، دولت‌خانه و در امور نظامی به قورچی، سپهسالار، امیرالامرا، بیگ، سلطان، خان و داروغه اشاره کرد.

مؤلف کتاب در این باره می‌نویسد: در گام نخست، به نوشتن کتابی با عنوان فرهنگ تاریخ صفویه پرداختم و در گام بعدی، جلد اول این کتاب را نوشتم که به گمانم برای واکاوی جامعه صفویه و سهم نخست‌وزیران در اداره حکومت این سلسله و راهبرد امور کشور ضرورت داشت. در جلد اول دورنمای وزارت در ایران از آغاز تا روزگار سلسله نامبرده و وزارت و وزیران شاهان صفوی از روزگار شاه اسماعیل اول تا برکناری شاه سلطان حسین، با تکیه بر زندگانی و کارکردشان بررسی شده است.

در پیشگفتار جلد اول از کتاب «دیوان‌سالاری و نظام اداری در روزگار صفویه» می‌خوانیم: در ایران باستان که شاه، محور همه رویدادهای جهانی و برخوردار از خداانگاری (الوهیت) به شمار می‌رفت، نویسندگان دولتی با اساس قرار دادن زندگانی شاهان، خدای‌نامه را پدید آوردند. سپس با پرداختن به قوانین و مقررات آن روزگار، آیین‌نامه را پرداختند. گاهنامه، تقویم رویدادها را دربرگرفت. تاریخ هر یک از پادشاهان به نوشتن تاج‌نامه انجامید. پس از برآمدن اسلام و برافتادن پایه شاهنشاهی، جنبه خداانگاری شاهان، دیگر نمی‌توانست مورد پذیرش باشد؛ به همین دلیل، خداینامه جای خود را به شاهنامه داد.

تاریخ ایران تا چند سده، به ویژه تا روزگار مغول، بیشتر به زبان عربی و تابعی از تاریخ جهان اسلام، از سوی مورخان اسلامی نوشته می‌شد. از هنگامی که تاریخ‌نگاری به زبان فارسی دوباره آغاز شد، باز هم مرده‌ریگ تاریخ‌نگاری ایران باستان، به ویژه شاه‌محوری، چهره پیروز خود را نشان داد. علی‌رغم فراوانی ظاهری منابع تاریخی و تاریخ‌نگاری در روزگار صفویه، بایستی در نظر داشت که به دلیل استبداد بیش از اندازه شاهان صفوی، نه تنها تاریخ‌نگاری راه پیشرفت نپیمود، بلکه دچار ایستایی شگفتی شد که پیامدش تا امروز همچنان بابرجاست.

در جلد اول این کتاب در تعریف وزیر آمده است: در معنی وزیر گفته شده، معاون، هم‌پشت و مددکار، همنشین خاص پادشاه که مشیر تدبیر و ظهیر سریر باشد و تحمل بارگران نماید. آنکه در برداشتن بار کسی شریک باشد. وزیر، معرب است و از «وی‌چیر» یا «وجیر» پهلوی و از «وی‌چیره» اوستایی به معنی فتوی‌دهنده گرفته شده است. در زبان ارمنی، «وچیر» و نیز «گزیر» به معنی کسی است که در اداره کار ملک، شاه را یاری کند.

در ادامه به بزرگمهر اشاره شده و آمده است: نام او به اشکال گوناگون بزرگمهر، بزرجمهر، بورزومهر، وزرگمهر و به صورت معرب بوذرجمهر آمده است. او را «حکیم عجم وزیر انوشیروان» نوشته‌اند. او پسر بختگان از حکیمان و خردمندان نامی ایران بود و انوشیروان او را بر همه وزیران و دانشمندان روزگار خود برتری می‌داد. پس از آنکه حکمای هند شطرنج را نهاده برای انوشیروان فرستادند، بزرگمهر یک باب بر آن افزود.

جلد دوم کتاب «دیوان‌سالاری و نظام اداری در روزگار صفویه» به پیشینه صدارت در روزگار صفویه و مستوفیان می‌پردازد. در پشت جلد آمده است: صفحات تاریخ صفویه -که این کتاب با آن پیوستگی دارد- پر شده است از خون‌ریزی‌ها، ستمگری‌ها، غارت‌ها، امردبازی‌ها، زن‌بارگی‌ها، نظربازی‌ها، نقل شکوه دربار شاهان صفوی و چاپلوسی‌ها و دروغ‌گویی‌ها و مدیحه‌سرایی‌های آن روزگار. اما درباره وزیر، وکیل، صدر، مستوفی، رقم‌نویس، منشی، کتابدار، اوراجه‌نویس، ادیب، مورخ و مانند آنها که بار سنگین اداره کشور بر دوششان بوده- فقط به گزارش نامشان بسنده شده و حتی گاهی نامشان نیز به میان نیامده است؛ همچنان که دانشمندی برجسته نظیر میرغیاث‌الدین منصور دستکی شیرازی که هستی‌اش تا اندازه زیادی دشمنی صفویه را با علم و دانش و هنرستیزی‌شان کمرنگ ساخته بود. برای بسیاری از خوانندگان تاریخ صفویه ناشناس مانده و با کمبود انبوهی از آگاهی‌ها و نوشته‌ها روبه‌رو بوده است.

در جلد دوم این کتاب می‌خوانیم: صدر در روزگار صفویه رئیس نهاد مذهبی بود. در واقع او قدرت خود را از نهاد سیاسی می‌گرفت. در روزگار صفویان نخستین، صدور و دیگر اعضای طبقات مذهبی در امور نظامی دخالت داشتند یا دست‌کم مانند روزگار تیموریان، دارای رتبه نظامی بودند. در روزگار صفویان نخستین، وظیفه اصلی صدر اعمال وحدت اصولی از طریق اداره و ترویج باورهای شیعی بود. تا هنگام مرگ شاه اسماعیل اول که تا اندازه‌ای یک‌پارچگی اعتقادی به دست آمد، قدرت صدر رو به کاهش نهاد.

مؤسسه انتشارات امیرکبیر کتاب «دیوان‌سالاری و نظام اداری در روزگار صفویه» در دو جلد «نخست‌وزیران» 419 صفحه و «صدور و مستوفیان» 334 صفحه تألیف عباسقلی غفاری‌فرد را با شمارگان 350 نسخه منتشر کرد.

................ هر روز با کتاب ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...