محمود فاضلی | اعتماد


هنگامی که نام جاده ابریشم به میان می‌آید، ارتباط میان شرق و غرب مطرح می‌شود. مشرق زمین در تاریخ طولانی خود زادگاه تمدن بشری، گهواره بالندگی و توسعه تمدن‌های تاثیرگذار و آیین‌های شرقی گوناگون بوده است. این آیین‌ها بیشتر به جنبه‌های معنوی زندگی انسان توجه داشته‌اند. در برابر این دیدگاه شرقی به جهان، غرب قرار دارد که به جهان مادی توجه داشته است. تکاپوهای دیرپای انسان‌ها، همیشه تسلط بر جهان و درک بهتر و بیشتر معنای زندگی را پی‌گرفته است. انسان سیطره بر جهان هستی و فزاینده آن را همواره دنبال کرده است. در متن ارتباط میان شرق و غرب، ایران به دلیل موقعیت ویژه جفرافیایی خود، در دوره‌ای طولانی در مسیر جاده ابریشم، در میان سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا قرار داشته است. ایران عامل مهم شرق و غرب در راه خاکی و آبی بوده است.

دانشنامه راه ابریشم» [The Silk Road encyclopedia] دکتر سو ایل جانگ [Jeong Su-il]

این تعامل برای ایران پیامدهای گوناگون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی داشته است. جاده ابریشم باستانی، نه تنها مسر دادوستد کالاهای مادی، که راهی برای دانش و فنون و اندیشه‌های فلسفی و دینی نیز بود. عرصه‌های گسترده‌ای از اوراسیا و فلات ایران مسیر داد و ستد کالاها و تولیدات گوناگون در میان شرق و غرب جهان است. کالاهای چینی از مسیر ایران و مناطق پیرامومی آن، از خشکی و آب به سوی سرزمین‌های اروپایی انتقال پیدا می‌کرد. تولیداتی از اروپا نیز در مسیری برعکس، از اروپا به سوی سرزمین‌های شرقی تا چین منتقل می‌شد. براین اساس اندیشه‌های بودایی و آیین‌های گوناگون شرقی نیز به سوی غرب گسترش پیدا می‌کرد. تاخت و تازهای اسکندر مقدونی راه را برای انتقال ایده‌های یونانیان به شرق هموار ساخت. از قرن شانزدهم میلادی، با ارتقای فنون دریانوردی این راه به تدریج در مسیر انزوا و انحطاط قرار گرفت.

پس از گذشت بیش از چهار قرن در دومین دهه قرن بیست و یکم، شی جین پینگ رئیس جمهوری چین در سفر به قزاقستان در سال 2013 میلادی با اعلام طرح «یک کمر بند، یک راه» ساخت راه ابریشم جدید را ارائه کرد، تا زیربنای لازم را برای سیاست خارجی اقتصادی این کشور فراهم کند. سپس در سال 2015 چشم انداز و اقدام‌ها برای ساخت «کمربند اقتصادی راه ابریشم» و «راه ابریشم دریایی» از سوی شورای دولتی چین منتشر شد. رئیس جمهوری چین در سفر خود به قزاقستان اصول کلی این برنامه را مطرح کرده بود. او برای اجرایی کردن ایده خود توسط کشورهای مسیر این کمربند، این نکته‌ها را ارائه کرد:

نخست، تقویت ارتباطات در محور، کمربند اقتصادی جاده ابریشم و رایزنی در میان کشورهای مسیر در مورد سیاست گذاری و برنامه‌های مناسب برای فراهم شدن امکانات لازم برای همکاری این کشورها. دوم تقویت پیوندها در زمینه حمل و نقل به شکلی که یک راهروی بزرگ از اقیانوس آرام تا دریای بالتیک و از آسیای مرکزی تا اقیانوس هند ایجاد شود. سپس به تدریج شبکه حمل و نقل میان شرق و جنوب آسیا شکل گیرد. سوم، تسهیل تجارت در میان کشورهای مسیر با تمرکز بر حذف موانع تجاری و کاهش هزینه‌های تجارت و سرمایه گذاری. چهارم، تقویت همکاری مالی با تمرکز بر تسویه ارزی، به گونه‌ای که از یک سو به کاهش هزینه مبادلات و پنجم، تقویت پیوندهای مردم با مردم در کشورهای مسیر «یک کمربند، یک راه.»

در سراسر جهان مراکز مطالعاتی - پژوهش بسیاری به بررسی این تجربه‌ها پرداخته‌اند. ولی در ایران با وجود روابط گسترده سیاسی، نظامی و اقتصادی، دانشگاه‌ها، و مراکز علمی – پژوهشی سهم خود را به درستی ادا نکرده‌اند. در جریان برگزاری همایش بین‌المللی دیپلماسی اقتصادی در چابهار و دیدار با استادانی از کشور کره، کتاب «دانشنامه راه ابریشم» [The Silk Road encyclopedia] دکتر سو ایل جانگ [Jeong Su-il] به دست ترجمه کنندگان کتاب رسید که آنان ترجمه این کتاب را برای شناخت راه ابریشم، مسیر آن، تاریخ و جغرافیا، مردمان و فرهنگ آنان بسیار سومند یافته و امیدوارند ترجمه این کتاب در مسیر ارتقا و گسترش مطالعات آسیا و مسیر راه ابریشم کارساز باشد.

نویسنده کتاب معتقد است دانش باید به اشتراک گذاشته شود، چرا که هیچ گاه به یک فرد تعلق ندارد و با به اشتراک گذاشته شدن بر گستره و ژرفای آن افزوده خواهد شد. همین سرشت همگانی دانش است که انتشار پیشرفت یک تمدن را تضمین می‌کند. این موضوع به ویژه در جامعه جهانی امروز درست است که تقریبا همه امور به هم وصل شده است. با این حال، دیوار بزرگی بر سر را این میل به اشتراک گذاشته شدن وجود دارد و آن محدودیت‌های زبانی است. محدودیت‌های زبانی مانعی برای انتشار دانش و ارتباط میان فرهنگ‌های گوناگون است. ترجمه، سازوکاریی است که این محدودیت را دور می‌زند.

کتاب «دانشنامه راه ابریشم» نوشته دکتر سو ایل جانگ با ترجمه مشترک دکتر الهه کولایی، دکتر شیوا علی‌زاده و دکتر محمدکاظم شجاعی از سوی انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی در 670 صفحه انتشار یافته و در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...