«نظریه انتقادی پس از برخاستن جنوب جهانی؛ دیالکتیک کالایدوسکوپیک» [Critical theory after the rise of the global South kaleidoscopic dialectic] اثر بویکه رِباین [Boike Rehbein] با ترجمه محمدمهدی فلاح به چاپ رسید.

نظریه انتقادی پس از برخاستن جنوب جهانی؛ دیالکتیک کالایدوسکوپیک» [Critical theory after the rise of the global South kaleidoscopic dialectic]  بویکه رِباین [Boike Rehbein]

به گزارش کتاب نیوز، بویک رباین (1965- ) استاد تمام جامعه و تحول در آسیا و آفریقا در دانشگاه هومبولت، برلین آلمان است. او قبل از روی آوردن به جامعه شناسی و مطالعات جهانی، دکترای فلسفه خود را دریافت کرده است.

ناشر در معرفی این اثر او آورده است:

پس از پایان هژمونی اروپایی ـ آمریکایی و بازگشت جهان چندمحور، اروپامحوری در فلسفه و علوم اجتماعی مورد حمله قرار گرفت. با این حال، هیچ جایگزین جدّی برای آن مطرح نشده است. این وضع فرصت بررسی مجدد فلسفه‌ی علوم اجتماعی را که در غرب بسط یافته است، فراهم می‌آورد. در این کتاب گفته شده است که ظهور مجدد جهانی چندمحور برای علوم اجتماعیِ اروپامحور به‌طور عام و نظریه‌ی انتقادی به‌طور خاص درنهایت فرصت فارغ شدن از پارادوکس‌ها و بن‌بست‌های بی‌شماری را که تا کنون مشکل ایجاد کرده است، فراهم می‌آورد. نویسنده‌ی کتاب راه‌حلی در قالب «دیالکتیک کالایدوسکوپیک» ارائه می‌دهد. این دیالکتیک از آن جهت منحصربه‌فرد است که امکان فائق آمدن بر دوگانه‌ی مجعول جهان‌شمول‌گرایی و نسبی‌گرایی را با اتکا به دیدگاهی اصیل درباب فلسفه‌ی علم فراهم می‌آورد. با تأسی به این دیدگاه، تمرکز روی پیکربندی‌های موجود در اخلاقِ فهم، توافق و تعلم جلب‌ شده و توجه روی ارتباط آن‌ها با نقد موسع اجتماعی-‌علمی قرار می‌گیرد. این کتاب از علوم اجتماعی می‌خواهد تا با واقعیت‌های جدید جهان تطابق فلسفی و روش‌شناختی پیدا کند و این کار را با هر چه بیش‌تر بازاندیشانه، و در ادامه‌ی آن، هر چه کمتر اروپامحورشدن محقق سازد.

«نظریه انتقادی پس از برخاستن جنوب جهانی؛ دیالکتیک کالایدوسکوپیک» در 280 صفحه و قیمت 67 هزارتومان منتشر شده است و در دسترس علاقمندان به جامعه شناسی قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...