وقتی مردم نقش اول می شوند | الف
ونسا مارتین [Vanessa Martin]، مورخ و ایرانشناسی انگلیسیتبار و استاد تاریخ خاورمیانه در دانشگاه لندن است؛ زبان فارسی را خیلی خوب میداند و تاریخ ایران و دوره قاجار ازجمله حوزههای تخصصی و موردعلاقه او است؛ تاکنون کتابها و مقالات بسیاری هم در حوزه تاریخ معاصر ایران نوشته است. به این مجموعه ویژگیها اضافه کنیم که ایران را هم از نزدیک دیده و خوب سیر و سیاحت کرده. به استناد آنچه گفته شد میتوان پیشبینی کرد که «
دوران قاجار» [The Qajar Pact] کتابی که امضای او را دارد و به همت نشر کتاب آمه به بازار آمده، اثر درخور اعتنایی میتواند باشد؛ که هست. کتاب «دوران قاجار» (چانهزنی، اعتراض و دولت در ایران قرن نوزدهم) در سال ۲۰۰۵ در لندن به زبان انگلیسی منتشرشده است.
ونسا مارتین برای نوشتن کتاب حاضر وسواسی به خرج داده که متأسفانه در میان پژوهشگران و نویسندگان داخلی، جز عده معدودی، فاقد آن هستند. او در کتاب «دوران قاجار» کوشیده برشی مهم از تاریخ قاجار را با رویکردی تحلیلی و از منظری نو به رشته تحریر درآورد. او برای این منظور تنها به استفاده از منابع مکتوب، خواه فارسی یا غیرفارسی بسنده نکرده است؛ بلکه رنج سفر را بر خود هموار کرده و سه سال را در شهرهای بوشهر، شیراز و اصفهان گذرانده و کوشیده با بهره بردن از کتابخانههای محلی و مهمتر از آن پژوهشگران بومی تا حد ممکن در فضای تاریخی موردنظر خود قرارگرفته و از منابعی که در اختیار داشته کاملاً حسابشده بهره ببرد.
او در ابتدای کتاب یادآور شده، ریشههای مباحث کتاب در این نکات خلاصه میشوند: حفظ استقلال کشوری وسیع و ایستادگی در برابر سلطه بیگانگان با اتخاذ سیاست موازنه میان دو قدرت رقیب انگلیس و روس و بازی با یکی علیه دیگری و برعکس.
نویسنده برای پژوهش این دوران به رخدادهای پایتخت ایران بسنده نکرده و در واقع ترجیح داده با دور شدن از پایتخت و انتخاب سه شهر مهم اصفهان، شیراز و بوشهر در آن ایام عرصههای تازه و کمتر پرداختهشدهای را موردتوجه قرار دهد. سه شهری که هم در فضای سیاسی ایران از اهمیت ویژهای برخوردار بودند و هم اینکه حضور نیروهای خارجی در آنها محسوس و اغلب معنادار بود.
یکی دیگر از ویژگی کتاب حاضر بهعنوان اثری که متضمن نکات تاریخی و تحلیلهای تازه است، در این مهم خلاصه میشود که پرداختن به دوران قاجار، تنها معرفی شاهان و شاهزادگان، دولتها و وقایعی همانند جنگها و یا حرکتهای سیاسی و از این قسم نیست، بلکه لایههای اجتماعی پایین و حرکتهای آنها و درنهایت تغییر و تحولاتی که در جامعه به وجود میآورند نقشی اساسی در شکل گیری شاخصه های این دوران داشته است؛ از این رو باید گفت درواقع شیوه نگاه نویسنده از پایین بهطرف بالا بوده است.
اتخاذ چنین تمهیدی منجر به این ویژگی منحصربهفرد شده است که در این کتاب لایههای فرودست جامعه ایرانی نیز در کنار دولتیان، اعیان، روشنفکران، روحانیون، لوطیان و... حضوری چشمگیر دارند. ونسا مارتین به خواننده نشان میدهد که این گروههای که در ظاهر از ساختار قدرت سهمی نداشتند، برای رسیدن به اهداف خود از چه روشهایی برای تعامل با دولت استفاده میکردند. یکی از نکات جالب کتاب تبیین جایگاه روحانیون در آن دوران است که نقش حلقه رابط میان طبقه فرودست و حکومت را بر عهدهدارند. شاهان قاجار لااقل برای حفظ ظاهر نیز مبانی اسلام را مورداحترام قرار داده و به تأمین نظرات روحانیون نیز اهتمام داشتند. نویسنده با استناد به نتایج بالقوه این تعامل و همچنین جایگاه فرهایزدی شاهان در تاریخ ایران به این نتیجهگیری میرسد که از دیرباز در ایران پادشاه واسطه بین خداوند و مردم به شمار میآمد و در جامعه ایرانی این باور موردپذیرش بود که پادشاهان در حق رعایای خود بیعدالتی روا نمیدارند.
کتاب «دوران قاجار» نه کل تاریخ صد و پنجاهساله حکومت قاجار که تنها مقطعی ۶۰ ساله بین جلوس محمدشاه (۱۲۵۰) تا مرگ ناصرالدینشاه (۱۳۱۳) را موردتوجه قرار داده است . مهمترین دلیل تمرکز روی این مقطع زمانی آن است که ایده فراگیر این کتاب، یعنی چانهزنی و اعتراض مردم به حکومت و در نگاهی کلیتر نقش و دخالت مردم در روند سیاسی کشور از این مقطع کلید میخورد. در این برهه زمانی بخشهای پایین جامعه نیز در پیگیری حقوق خود فعال می شوند. نویسنده با بررسی این جریانات میکوشد نشان دهد پیش از ورود افکار تجددخواهانه به ایران چه نیرویی از درون جامعه میتوانست حکومت را به چالش بکشد. ونسا مارتین معتقد است در چنین مواقعی اعیان، روحانیون و یا رهبران محلی بهعنوان میانجی میان حکومت و مردم ایفای نقش میکردهاند.
![دوران قاجار» [The Qajar Pact]](/files/16382457114926620.jpg)
آنچه اشاره شد زمینهساز یکی از مهمترین نتیجهگیریهای کتاب است که سیمایی تازه از رابطه ملت و دولت در دوران قاجار در معرض دید خواننده قرار میدهد و آن اینکه: «حکومت قاجار تنها بر اساس زور پایدار نبود، بلکه بر مذاکراتی متکی بود که بهصورت زنجیرهای از مانورها میان فقرا و فرودستان جامعه و ثروتمندان و صاحبان قدرت جریان داشت». از این منظر نویسنده این تصور رایج را به چالش میکشد که در دوران قاجار بهویژه پیش از عهد مشروطه، مردم بهعنوان رعایای دولت، همواره به خواستهای حاکمان گردن نهاده و از همه خواستهای خود صرفنظر می کردند. بلکه برعکس او نشان می دهد که در روند اعتراضها، چانهزنیها و مذاکرات از طرق مختلف طالب حقوق خود هستند و ضمن دفاع از منافعشان در برابر دولت، هرگاه ضرورت ایجاب کرده در کنار دولت قرارگرفته و بهاتفاق از منافع کشور دفاع کرده و از طریق این تشریکمساعی بر آنها غلبه یافتهاند.