کتاب «دریچه‌ی جنوبی» که حاصل تلاش زنده‌یاد کورش اسدی و غلامرضا رضایی از جمع‌آوری بهترین داستان‌های نویسندگان خوزستانی و نقد و بررسی آن‌هاست، منتشر و در کتاب‌فروشی‌ها عرضه شده است.

دریچه‌ی جنوبی کورش اسدی

به گزارش ایسنا، کتاب «دریچه‌ی جنوبی‌؛ تاریخچه‌ی داستان خوزستان در بستر شکل‌گیری و گسترش داستان‌نویسی ایران»  که دربرگیرنده‌ی ۴۸ داستان کوتاه از ۴۸ نویسنده‌ی خوزستانی به‌همراه نقد و بررسی این داستان‌ها با قلم کورش اسدی و غلامرضا رضایی است، با قیمت ۸۹ هزار تومان و در نشر نیماژ منتشر شده است.

در معرفی ناشر از این کتاب می‌خوانیم: در کتاب  «دریچه‌ی جنوبی» داستان‌های کوتاهی از احمد محمود، ناصر تقوایی، منوچهر شفیانی، محمد ایوبی، ناصر مؤذن، امیر نادری، بهرام حیدری، نسیم خاکسار، علی‌مراد فدایی‌نیا، عدنان غریفی، قباد آذرآیین، یارعلی پورمقدم، مسعود میناوی، احمد بیگدلی، اصغر عبداللهی، قاضی ربیحاوی، فتح‌الله بی‌نیاز، محمد بهارلو، فرهاد کشوری، زویا پیرزاد، صمد طاهری، جمشید خانیان، کورش اسدی، عنایت پاکنیا، سعید عباسپور، حسین رحیمی، غلامرضا رضایی، ابراهیم دمشناس، مصطفی مستور، آرش آذرپناه، مهدی مرعشی، خداداد باپیرزاده، عباس عبدی، شاپور بهیان، علی چنگیزی، ماهزاده امیری، بهاره اله‌بخش، مهدی ربی، تبسم غبیشی، حبیب باوی ساجد، غلامرضا شیری، مریم دلباری، سروش چیت‌ساز، سپیده سیاوشی، فرشته توانگر، داریوش احمدی، بهروز ناصری و رکسانا حمیدی گردآوری شده و به تناوب یکی از دو مولف کتاب به تحلیل و بررسی اثر پرداخته‌اند.

مولفان در بخشی از مقدمه‌ی کتاب آورده‌اند: «… خطه‌ی جنوب و علی‌الخصوص استان خوزستان به‌دلیل شرایط جغرافیایی منطقه‌ای نقش موثر و ممتازی در ترویج این شکل ادبی دارد.
کتاب حاضر با همین انگیزه به چگونگی علل پیدایش و رونق داستان در ایران و خوزستان نوشته شده است.
در بخش ابتدایی به وضعیت و موقعیت اجتماعی‌، سیاسی‌، فرهنگی ایران در زمان پیدایش داستان کوتاه در غرب اشاره‌ای گذرا کرده‌ایم و علل نفوذ و تأثیر این شرایط در تغییر نگرش و تحول ادبیات معاصر مدنظر بوده است.
در ادامه داستان‌نویسی معاصر ایران و نقش طبقات در روند شکل‌گیری آن مورد بررسی قرار گرفته است.
در بخش دیگر مبحث داستان اقلیمی و تأثیر اقلیم در داستان را مطرح کرده‌ایم. عنوانی که به‌نظر کمی عجولانه و شتاب‌زده توسط چند نفر از منتقدین در جامعه‌ی ادبی مطرح شد و برخی نیز بر پایه‌ی همین نام‌گذاری به سنجش و داوری داستان‌ها پرداختند. در این قسمت سعی کردیم تا با تشکیک در این عنوان به مبحث فوق بپردازیم.
در ادامه اوج و رونق داستان کوتاه در دهه‌ی چهل و اوایل دهه‌ی پنجاه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته‌ و به نقش ادبیات داستانی و ترویج جُنگ‌های ادبی در شهرستان‌ها پرداخته‌ایم. به شکل‌گیری و ویژگی‌های ادبیات داستانی خوزستان اشاره کرده و سیر تحول آن را بعد از سال ۱۳۵۷ مورد بررسی قرار داده‌ایم.
به همین منظور تعداد ۴۸ داستان کوتاه از ۴۸ نویسنده‌ی خوزستانی در کتاب گنجانیده و نقد و تجزیه و تحلیل شده‌اند. با این امید که مجالی باشد تا در جلد بعدی آن که تا سال ۱۴۰۰ را در بر می‌گیرد بتوانیم در محدوده‌ی یک‌صدسال داستان‌نویسی در ایران به دیگر نویسندگان مستعد و جوانی که در این خطه قلم می‌زنند بپردازیم.»

همچنین غلامرضا رضایی در توضیحی که در ویرایش نهایی اضافه کرده آورده است: «چاپ کتاب حادثه‌ی تلخ و ناگواری به‌همراه داشت. فقدان و از دست دادن کوروش اسدی - دوست و رفیق سالیان. عزیزی که بیشتری سهم را در نوشتن کتاب حاضر داشت و ناباورانه ما را تنها گذاشت.»

محبوب اوباش محلی و گنگسترها بود. در دو چیز مهارت داشت: باز کردن گاوصندوق و دلالی محبت... بعدها گفت علاوه بر خبرچین‌ها، قربانی سیستم قضایی فرانسه هم شده است که می‌خواسته سریع سروته پرونده را هم بیاورد... او به جهنم می‌رفت، هر چند هنوز نمرده بود... ما دو نگهبان داریم: جنگل و دریا. اگر کوسه‌ها شما را نخورند یا مورچه‌ها استخوان‌هایتان را تمیز نکنند، به زودی التماس خواهید کرد که برگردید... فراری‌ها در طول تاریخ به سبب شجاعت، ماجراجویی، تسلیم‌ناپذیری و عصیان علیه سیستم، همیشه مورد احترام بوده‌اند ...
نوشتن از دنیا، در عین حال نوعی تلاش است برای فهمیدن دنیا... برخی نویسنده‌ها به خود گوش می‌سپارند؛ اما وقتی مردم از رنج سر به طغیان برآورده‌اند، بدبختیِ شخصیِ نویسنده ناشایست و مبتذل می‌نماید... کسانی که شک به دل راه نمی‌دهند برای سلامت جامعه خطرناک‌اند. برای ادبیات هم... هرچند حقیقت، که تنها بر زبان کودکان و شاعران جاری می‌شود، تسلایمان می‌دهد، اما به هیچ وجه مانع تجارت، دزدی و انحطاط نمی‌شود... نوشتن برای ما بی‌کیفر نیست... این اوج سیه‌روزی‌ست که برخی رهبران با تحقیرکردنِ مردم‌شان حکومت کنند ...
کسی حق خروج از شهر را ندارد و پاسخ کنجکاوی افراد هم با این جمله که «آن بیرون هیچ چیز نیست» داده می‌شود... اشتیاق او برای تولید و ثروتمند شدن، سیری ناپذیر است و طولی نمی‌کشد که همه درختان جنگل قطع می‌شوند... وجود این گیاه، منافع کارخانه را به خطر می‌اندازد... در این شهر، هیچ عنصر طبیعی وجود ندارد و تمامی درختان و گل‌ها، بادکنک‌هایی پلاستیکی هستند... مهمترین مشکل لاس وگاس کمبود شدید منابع آب است ...
در پانزده سالگی به ازدواج حسین فاطمی درمی‌آید و کمتر از دو سال در میانه‌ی اوج بحران‌ ملی شدن نفت و کودتا با دکتر زندگی می‌کند... می‌خواستند با ایستادن کنار خانم سطوتی، با یک عکس یادگاری؛ خود را در نقش مرحوم فاطمی تصور کرده و راهی و میراث‌دار او بنمایانند... حتی خاطره چندانی هم در میان نیست؛ او حتی دقیق و درست نمی‌دانسته دعوی شویش با شاه بر سر چه بوده... بچه‌ی بازارچه‌ی آب منگل از پا نمی‌نشیند و رسم جوانمردی را از یاد نمی‌برد... نهایتا خانم سطوتی آزاد شده و به لندن باز می‌گردد ...
اباصلت هروی که برخی گمان می‌کنند غلام امام رضا(ع) بوده، فردی دانشمند و صاحب‌نظر بود که 30 سال شاگردی سفیان بن عیینه را در کارنامه دارد... امام مثل اباصلتی را جذب می‌کند... خطبه یک نهج‌البلاغه که خطبه توحیدیه است در دربار مامون توسط امام رضا(ع) ایراد شده؛ شاهدش این است که در متن خطبه اصطلاحاتی به کار رفته که پیش از ترجمه آثار یونانی در زبان عربی وجود نداشت... مامون حدیث و فقه و کلام می‌دانست و به فلسفه علاقه داشت... برخی از برادران امام رضا(ع) نه پیرو امام بودند؛ نه زیدی و نه اسماعیلی ...