مجموعه داستان کوتاه «سفر در آب» نوشته قاسم رستی خواه توسط انتشارات مدید منتشر شد.

سفر در آب

به گزارش کتاب نیوز، قاسم رستی‌خواه درباره این مجموعه گفت: «داستان‌های کوتاه دارای جذابیت‌های خاصی هستند؛ مخصوصاً اگر محتوای آنها با زیست فردی و اجتماعی انسان سر و کار داشته باشند. یکی از بهترین تعاریفی که از یک فیلم خوب شنیده‌‌ایم این است که یک فیلم داستانی خوب رگه‌هایی از واقعیت و مستند داشته باشد و همچنین یک فیلم مستند خوب دارای رگه‌هایی از فیلم داستانی باشد. در این کتاب تلاش کرده‌ام از این نکته بهره برده و وقایع مستند و داستانی را هم زمان به کار برم.»

قسمتی از کتاب:

طی فعالیت های فیلمسازی که بیشتر آنها در شهرها ومناطق مختلف ایران بود، پدیده ها و رویدادهایی تجربه شد، از خفگی و غرق شدن در آبهای خلیج فارس گرفته تا واقعه غریب زلزله رودبار. از دویدن ها
و پیدا نکردن یک سنگر امن، برای خلاصی از زوزه های ناهنجار گلوله های عبوری از نزدیک گوش ها، شلیک شده بوسیله تک تیراندازان عراقی در تنگ چزابه گرفته، تا پناه بردن به عمیق ترین حیطه های ذهنی و فرا واقعی درونی، برای رهایی از فشارهای اقتصادی و مالی زمان جنگ. این رویدادهای حقیقی و ذهنی در قالب داستان های کوتاه نوشته شده اند تا در آینده به مرور زمان برای نشر و چاپ آماده شوند.

قاسم رستی خواه متولد 1334 تهران و فارغ‌التحصیل معماری از دانشگاه میامی آمریکا و دانشکده فیلمسازی صداوسیماست. کتاب «عکاسی زیر آب» اثر دیگری از اوست که پیش از این منتشر شده بود.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...