شماره جدید «جهان کتاب» ویژه آذر و دی منتشر شد.

جهان کتاب آذر و دی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این شماره با این مطالب همراه است: نامه‌ای از پرویز دوائی با عنوان «سلام، یاسمین...»، «نمایشنامه‌خوانی» نوشته الیزابت جالی با ترجمه پرتو شریعتمداری، «زبان به مانند نامادری» نوشته احمد اخوت، «ژرفکاوی در فرهنگ و ادب فارسی» نوشته طلیعه خادمیان، «بدو اندرون هفت کشور پدید» نوشته سجاد آیدنلو، «شاه‌کاری در باب «شاه‌ِ نامه‌ها»» از حجت یحیی‌پور، «مغز و دل هر دو از سنگ!» نوشته فرخ امیریار، «شر بی‌حد و «فلسفه‌ دیگری»» نوشته معصومه علی‌اکبری، «رادیکالیسم اسلامی» نوشته کاوه بیات، «آن دیگری» از حسین رسول‌زاده، «شاعری که خودش است» نوشته مسعود جعفری جزی، «در جست‌وجوی رستگاری با چشم مرکب» نوشته لیلا تقوی، «آن مردادِ گران...» نوشته مجید رهبانی و «آقای دادستان».‌

همچنین «ایران و مناقشه قراباغ» نوشته کاوه بیات، «سرآغار چاپ و حروف‌ریزی فارسی در اروپا» نوشته برنا ایزدپناه با ترجمه علی‌اکبر قاضی‌زاده، «فهرست توصیفی کشف‌الابیات‌های شعر فارسی» نوشته علیرضا خلیل‌پور، «محمد بیابانی: شاعر، معلم، و صیاد آب‌های خلیج فارس» نوشته کامیار عابدی، «همه جا مراکش است» نوشته مارسل رَیش- رانیتسکی با ترجمه سعید رضوانی و «سبکی که به خواننده حس خوشنودی می‌فروشد» نوشته گلادیس مریوا و لاتیسیا فاورو با ترجمه یاسمن منو از دیگر مطالب این شماره «جهان کتاب» هستند.

هزار و یک داستان، معرفی کوتاه، تازه‌های بازار کتاب، نامه و درگذشتگان نیز از دیگر مطالب این مجله هستند.

«جهان کتاب» با صاحب‌امتیاری و مدیرمسئولی طلیعه خادمیان با قیمت ۳۰هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...