کتاب «این زندگی برای چند ماه اجاره داده می‌شود» نوشته مهدی آذری منتشر شد.
 

62 داستان از این زندگی برای چند ماه اجاره داده می‌شود مهدی آذری

به گزارش کتاب نیوز به نقل از هنرآنلاین؛ مهدی آذری نویسنده این کتاب، درباره چگونگی نگارش آن به هنرآنلاین گفت: تا سن 38 سالگى اقتصاددان بودم. از دانشگاه مختلف فارغ‌التحصیل شده بودم (پاریس ١١، صنعتى شریف و کیونگ هى) و مشغول تحصیل در دکترى اقتصاد سیاسى دانشگاه نورنبرگ آلمان بودم که احساس کردم که سال‌هاست اسیر چارچوب خشک و پدرسالارانه علم هستم. آزادى در علم به شدت محدود شده و بیشتر همنشین قدرت دولتى و دانشگاهى شده است و اکنون در خدمت سرمایه و تجارت هست تا بشریت. همه‌گیر شدن کرونا و عجز بشریت در مقابله با آن، کاملا نشان داد که علم از مسیر مردمى شدن خارج شده است. اما هنر و ادبیات آزادتر هستند و کمتر از قدرت، سرمایه و تجارت متاثرند. زیر یک لامپ معمولى با یک قلم و چند کاغذ هنوز می‌شود آثار مهم ادبى خلق کرد. نه ادبیات‌خوان بودم و نه علاقه‌مند به تماشاى فیلم اما تشنه آزادى ذهنى و خلاقیت بودم. در یک روز صبح سرد نوامبر تصمیم گرفتم داستان بنویسم و فیلم بسازم. که حاصل آن شد کتاب «این زندگى براى چند ماه اجاره داده می‌شود» و فیلم کوتاه «اپیلوگ». آینده علم براى من نگران‌کننده است. آرزو دارم هنر و ادبیات روزى بتوانند همان اولویت علم را در جامعه داشته باشند.

او هم‌چنین درباره نوشتن در سبک سورئال توضیح داد: به نظرم دنیاى سورئال واقعى‌تر از دنیاى رئال است. دنیاى که ما مدوام تمایل داریم همیشه زیر دنیاى رئال خاک کنیم. دنیاى سورئال متنوع‌تر و هر فردی دنیاى فانتزى خود را دارد و بى‌نهایت وابسته به آزادى ذهنى است. یعنى به نسبت انسان‌ها دنیاى فانتزى داریم که خود ثروتى بزرگ براى بشریت و ایجاد دموکراسى نوین آینده است. معتقدم که نیستى واقعى‌تر از هستى هست و شاید روزی بشود که به جاى رفت و آمد به سیارات دیگر، رفت و آمد به نیستى هم محیا شود. همان‌طور که گفتم سورئال و فانتزى محصول آزادى ذهنى هستند و بدین خاطر با این ژانر احساس راحتى کردم.

«کلینیک تخصصی ترنسپلنت رنجبران»، «مدیر کلینیک تخصصی ترنسپلنت رنجبران»، «تسخیر دنیا»، «چشم شاه کبیر»، «انسان بی‌ریخت»، «جسم گشادم»، «حبس ابد»، «هیس هیس»، «اجزا گریز از من»، «اتوبیوگرافی»، «برنامه‌ریزی برای مرگ»، «آدم کامل»، «قتل یک عاشق»، «اجرای من»، «اعضا داخلی»، «الو، عشقم!»، «خز روباره آبی»، «نجات»، «انسان‌های قدیم»، «خلق خودآگاهی»، «کسب و کار توزیع عدالت»، «جاذبه‌های توریستی»، «او»، «تولید مجدد»، «الگوی جدید خودکشی»، «تهوع»، «اتفاقی»، «امانت»، «توسعه بسیار پایدار»، «زندگی واقعی من»، «پرفروش‌ترین کتاب»، «رفاقت در مرگ من»، «اداره پلیس»، «لوح تقدیر»، «نوسان‌های من»، «تراژدی مجادله»، «بیماری من»، «فیلتر»، «کافی شد»، «حباب کی بزرگ‌تر است؟»، «حکم خلاص»، «اخبار اقتصادی»، «جلسه سری»، «معرفی»، «طرح شاهکار»، «من کی‌ام؟»، «وداع»، «معاوضه عادلانه»، «حق بیمه»، «ایده‌ای کاملا نو»، «پیشنهاد کاملا حرفه‌ای»، «شهرت»، «غده بدخیم»، «کارتن خواب‌ها»، «قحطی گل»، «ساعت 20:54:32»، «قاتل من»، «فرار مالیاتی»، «این صف، صف من نبود»، «فستیوال زیباترین رویا»، «رونمایی از نسخه جدید» و «شهر رنگی» عناوین 62 داستان‌ کوتاه فانتزی و سورئال این کتاب محسوب می‌شوند.

در بخش از داستان «خلق خودآگاهی» در صفحه 69 آمده است: «نمی‌توانستم باور کنم. کاملا مضطرب بودم. بعد از شصت سال، با بزرگ‌ترین شوک زندگی‌ام روبه‌رو شده بودم. چه قدر آدم نادانی بودم که شصت سال از واقعیت شوک‌آور زندگی‌ام بی‌خبر بودم. هیچ وقت فکر نمی‌کردم این اتفاق برایم بیفتد، آن هم در روزهای آخر عمرم. هر چه فکر می‌کردم، راه به جایی نمی‌بردم. چه‌طور شده بود که در این سال‌ها، من به وجود چنین چیز عجیبی پی نبرده بودم. چیزی هم نبود که دور از چشم من باشد، هر روز در ارتباط نزدیک و صمیمانه‌ای با آن‌ها بودم.

هیچ فکرش را نمی‌کردم که از این راز زندگی‌ام در یک عمل حراجی باخبر شوم. این حراجی، نقطه عطفی در زندگی من به وجود آورد و کمک کرد تا جهان‌بینی کاملا عمیقی پیدا کنم و با مفهوم خودآگاهی آشنا شوم. هر چند هفته‌ها برای افسردگی شدید در بیمارستان روانی بستری شدم، اما بالاخره به همت روان‌شناسان و پزشکان به فقدان خودآگاهی‌ام پی بردم. این شوک آخر عمری، درسی به من داد که تصمیم گرفتم به‌طور حرفه‌ای روی خودآگاهی‌ام کار کنم. می‌دانستم باید با خلق و بسط خودآگاهی، از ایجاد شوکی دیگر ممانعت کنم؛ چون در این سن بنیه و توانایی پذیرش هیچ شوک دیگری را ندارم. باید بیش از بیش آگاه باشم».

کتاب «این زندگی برای چند ماه اجاره داده می‌شود» نوشته مهدی آذری در شمارگان 1000 نسخه و با قیمت 42 هزار تومان توسط انتشارات روزبهان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...