صد و سی و هشتمین شماره از ماهنامه فرهنگی، اجتماعی «آزما»، ویژه هنر و ادبیات با عکس روی جلد فرزانه طاهری منتشر شد.

به گزارش ایسنا، در این شماره که شامل بخش‌های یادداشت، گزارش، نگاه، پرونده، گفت‌وگو، داستان‌ و نقد است، گفت‌وگوی اسدالله امرایی با فرزانه طاهری با عنوان «ما، ماییم، آدم اینجا!» منتشر شده است. 

بخش پرونده، «امواج خشم و ابتذال زیر پوست جامعه» نیز با گفت‌وگوی ناصر فکوهی با عنوان «نئولیبرالیسم و جنون مهارگسیخته»، محمدرضا اصلانی با عنوان «زیر باران ابتذال، بدون چتر» و جان اسپرینگ فورد با عنوان «کج‌راهه‌های اقتصاد و سونامی پوپولیسم» با ترجمه سیمین‌دخت گودرزی همراه است.

یادداشت سردبیر هم با عنوان «دق کاغذ نگیرید لطفا!» منتشر شده است. 

همچنین در این شماره از «آزما» گفت‌وگوی بهرام دبیری با قطب‌الدین صادقی درباره هنر و نقاشی با عنوان «آن‌چه نادیدنی است، آن بینی!» انتشار یافته است.

«یک جدایی تاریخی» نیز عنوان گزارشی از غزاله سعادتی است که با نگاه به فاصله بین ادبیات روز و ادبیات دانشگاهی در این شماره منتشر شده است. 

شماره ۱۳۸ «آزما» در ۷۴ صفحه و با قیمت ۱۵ هزار تومان با صاحب‌امتیازی و مدیرمسئولی ندا عابد و سردبیری هوشنگ اعلم منتشر شده است.

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...