سه کتاب از چهارده کتاب داستان هوشنگ مرادی کرمانی برای اولین باربه زبان ترکی در استانبول به چاپ رسیده است.

هوشنگ مرادی کرمانی درگفت‌وگو با
ایبنا، از ترجمه کتاب‌های ماه شب چهارده، مربای شیرین و دوازده قصه از قصه‌های مجید به زبان ترکی خبر داد و گفت: این سه کتاب توسط انتشارات کلمه در استانبول انتشار یافته و حدود یک هفته است که روانه بازار شده است و هم‌اکنون نیز در نمایشگاه بین‌المللی کتاب استانبول عرضه می‌شود.

این داستان‌نویس در پاسخ به سوالی مبنی بر علت و چگونگی ترجمه آثارش در ترکیه توضیح داد: مترجم این کتاب دکتر فرسیل باسچی، دکترای زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران است که به همراه همسرش بعد از مطالعه این داستان‌ها درباره ترجمه آن‌ها به زبان ترکی علاقه فراوانی نشان دادند و قرار است ظرف یک سال ترجمه هر 16 کتاب مرا در چند نوبت توسط این انتشارات منتشر کنند.
 
وی در ادامه افزود: قبل از انتشار این کتاب‌ها، بخش‌هایی از آن‌ها را روی سی دی هایی پیاده کردند که از طرف برخی از موسسات آموزشی این کشور مورد استقبال قرار گرفت و به این ترتیب برخی از کتاب‌ها پیش‌فروش شد.

وی با اشاره به تعامل فرهنگی دیرینه و مشترکات فرهنگی بین دو کشور گفت: در مقدمه‌ای بر یکی از کتاب‌هایم نوشته‌ام که ما فرهنگ مشترک داریم. ممکن است همزبان نباشیم ولی همدلیم. از کاسه‌ای حرف زدم که در خانه‌های قدیم به آن کاسه همسایگی می‌گفتند و این‌که سال‌ها شما کاسه همسایگی ما را پر از فرهنگ کرده‌اید و حالا نوبت ماست و این مقاله در بسیاری از نشریات استانبول چاپ شده است.

این اولین بار است که بیشتر آثار یک نویسنده ایرانی به زبان ترکی در استانبول ترجمه می‌شود.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...