رمان «بازماندگان» نوشته غزال مصطفوی توسط انتشارات کتابسرای تندیس منتشر و راهی بازار نشر شد.

بازماندگان غزال مصطفوی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از  مهر، این‌کتاب در گروه رمان‌های ایرانی رمان‌ژانر و ادبیات فانتزی قرار دارد که این‌ناشر از نویسندگان کشور منتشر می‌کند. مفاهیم آخرالزمانی، نجات زمین و ... از جمله موضوعاتی هستند که در این‌رمان ژانری به کار برده شده‌اند.

در بخشی از داستان «بازماندگان» می‌خوانیم:

درویش می‌گوید: «وقتی آخرین نفر از گروه بازماندگان که از نقشه مطلع بود، داشت جان می‌سپرد، خوشبختانه، من بالای سر او بودم. او به من چیزی داد و گفت که اگه رمزگشایی‌اش کنم، می‌تونم از نقشه سر دربیارم و با دنبال کردن دقیق دستورالعمل‌های نقشه می‌تونم باعث نجات زمین بشم.»

سپس او از جایش بلند می‌شود. به سراغ صندوق زیبایی که گوشه‌ای از اتاق قرار دارد، می‌رود و مدتی در آن جستجو می‌کند. پس از چندی برمی‌گردد و وقتی مشتش را باز می‌کند و چیز که در دست دارد را نشانمان می‌دهد، من صددرصد مطمئن می‌شوم این مرد دیوانه است و با حرف‌هایش همه‌ ما را سر کار گذاشته است. او مشتش را باز می‌کند و در دستش سه‌عدد صدف مارپیچی حلزون وجود دارد.

این‌کتاب با ۳۵۲ صفحه و قیمت ۶۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...