رمان «قطار جک‌لندن» نوشته فرهاد حسن‌زاده توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شد.

قطار جک‌لندن» نوشته فرهاد حسن‌زاده

به گزارش خبرنگار مهر، این‌کتاب صدوپنجاه‌وپنجمین‌ رمان مجموعه «ادبیات امروز» است که این‌ناشر چاپ می‌کند.

فرهاد حسن‌زاده نویسنده این‌کتاب، متولد سال ۱۳۴۱ در آبادان و نویسنده منتخب جایزه جهانی هانس کریستین اندرسن است. او از نوجوانی داستان و نمایشنامه می‌نوشت اما اولین‌کتابش را سال ۱۳۷۰ با عنوان «ماجرای روباه و زنبور» چاپ کرد. حسن‌زاده کتاب‌های زیادی برای بچه‌ها نوشته که خیلی از آن‌ها به زبان‌های دیگر ترجمه شده‌اند.

این‌نویسنده اولین‌ویراست «قطار جک‌لندن» را مرداد سال ۱۳۷۸ نوشته و آخرین بازنگری و ویرایش آن را آذرماه سال ۱۴۰۰ به پایان رسانده است. او می‌گوید نوشتن این‌کتاب را ۲۰ سال پیش وقتی ۴۰ سال داشته شروع کرده و حالا در ۶۰ سالگی‌اش این‌اثر متولد شده است.

رمان پیش‌رو به‌گفته نویسنده‌اش ۵۰ شخصیت دارد و تلاش می‌کند زوایای تاریک دهه‌های معاصر ازجمله روزگار مردم جنوب ایران در زمان جنگ تحمیلی را به تصویر بکشد.

«قطار جک‌لندن» در ۷۰ فصل نوشته شده است.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

توی صدایش رنگ و زنگی معصومانه بود: «دیگه ئی‌قد هالو نیستم! یارو عراقی بود. لباس عراقیا تنش بود.» چندثانیه سکوت کرد و ادامه داد: «معطوف قبلا گفته بود عموش تو عراق زندگی می‌کنه. خودشونم ئو طرف اروند زمین دارن، باغ و خونه دارن. قبل از اینا، قاچاقی شبانه می‌رفتن و می‌اومدن. معطوف دخترعاموشه دوست داشت، بعضی وقتا اونا می‌اومدن جزیره مینو، بعضی‌وقتا اینا می‌رفتن عراق.»
سودابه با نیم‌خندی ساختگی گفت: «یعنی عموی معطوفه کُشتی؟»
تورج دست کشید توی موهای سر و ریش کم‌پشت و کلافه گفت: «مو یه واحد زنده از جهان هستیه کشتم. یکی که انسان بود، ولی هم‌وطن نبود. مو به‌طور غریزی به ئی موضوع نرسیده بودم که باید دشمنه کشت. ئی امر به مو دیکته شده بود. برا همی پا شدم رفتم با همون اسلحه‌م سرگروه تیممونه بکشم. بعد دیدم اونم یه واحد جون‌داره به اسم انسان. آخه چرا؟ چرا افتادیم به جون هم؟»
سام گفت: «تو می‌دونی مشکلت چیه، توری؟»
«کاشکی می‌دونستم.»
«مشکلت اینه که خیلی اُرس‌وپُرس می‌کنی. از بچگی همی‌جور بودی و چراچرا می‌کردی.»
خشایار گفت: «اگه بری سربازی، یه‌ روزم دووم نمی‌آری، چون اولین چیزی که بهت می‌گن اینه که ارتش چرا نداره.»

این‌کتاب با ۴۰۸ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۲۴۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ایده مدارس خصوصی اولین بار در سال 1980 توسط رونالد ریگان مطرح شد... یکی از مهم‌ترین عوامل ضعف تحصیلی و سیستم آموزشی فقر است... میلیاردرها وارد فضای آموزشی شدند... از طریق ارزشیابی دانش‌آموزان را جدا می‌کردند و مدارس را رتبه‌بندی... مدارس و معلمان باکیفیت پایین، حذف می‌شدند... از طریق برخط کردن بسیاری از آموزش‌ها و استفاده بیشتر از رایانه تعداد معلمان کاهش پیدا کرد... مدرسه به‌مثابه یک بنگاه اقتصادی زیر نقاب نیکوکاری... اما کیفیت آموزش همچنان پایین ...
محبوب اوباش محلی و گنگسترها بود. در دو چیز مهارت داشت: باز کردن گاوصندوق و دلالی محبت... بعدها گفت علاوه بر خبرچین‌ها، قربانی سیستم قضایی فرانسه هم شده است که می‌خواسته سریع سروته پرونده را هم بیاورد... او به جهنم می‌رفت، هر چند هنوز نمرده بود... ما دو نگهبان داریم: جنگل و دریا. اگر کوسه‌ها شما را نخورند یا مورچه‌ها استخوان‌هایتان را تمیز نکنند، به زودی التماس خواهید کرد که برگردید... فراری‌ها در طول تاریخ به سبب شجاعت، ماجراجویی، تسلیم‌ناپذیری و عصیان علیه سیستم، همیشه مورد احترام بوده‌اند ...
نوشتن از دنیا، در عین حال نوعی تلاش است برای فهمیدن دنیا... برخی نویسنده‌ها به خود گوش می‌سپارند؛ اما وقتی مردم از رنج سر به طغیان برآورده‌اند، بدبختیِ شخصیِ نویسنده ناشایست و مبتذل می‌نماید... کسانی که شک به دل راه نمی‌دهند برای سلامت جامعه خطرناک‌اند. برای ادبیات هم... هرچند حقیقت، که تنها بر زبان کودکان و شاعران جاری می‌شود، تسلایمان می‌دهد، اما به هیچ وجه مانع تجارت، دزدی و انحطاط نمی‌شود... نوشتن برای ما بی‌کیفر نیست... این اوج سیه‌روزی‌ست که برخی رهبران با تحقیرکردنِ مردم‌شان حکومت کنند ...
کسی حق خروج از شهر را ندارد و پاسخ کنجکاوی افراد هم با این جمله که «آن بیرون هیچ چیز نیست» داده می‌شود... اشتیاق او برای تولید و ثروتمند شدن، سیری ناپذیر است و طولی نمی‌کشد که همه درختان جنگل قطع می‌شوند... وجود این گیاه، منافع کارخانه را به خطر می‌اندازد... در این شهر، هیچ عنصر طبیعی وجود ندارد و تمامی درختان و گل‌ها، بادکنک‌هایی پلاستیکی هستند... مهمترین مشکل لاس وگاس کمبود شدید منابع آب است ...
در پانزده سالگی به ازدواج حسین فاطمی درمی‌آید و کمتر از دو سال در میانه‌ی اوج بحران‌ ملی شدن نفت و کودتا با دکتر زندگی می‌کند... می‌خواستند با ایستادن کنار خانم سطوتی، با یک عکس یادگاری؛ خود را در نقش مرحوم فاطمی تصور کرده و راهی و میراث‌دار او بنمایانند... حتی خاطره چندانی هم در میان نیست؛ او حتی دقیق و درست نمی‌دانسته دعوی شویش با شاه بر سر چه بوده... بچه‌ی بازارچه‌ی آب منگل از پا نمی‌نشیند و رسم جوانمردی را از یاد نمی‌برد... نهایتا خانم سطوتی آزاد شده و به لندن باز می‌گردد ...