حسین بن عبدالله بن سینا معروف به ابن سینا، ابوعلی سینا، پورسینا و ملقب به شیخ الرئیس (٣۵٩–۴١۶ خورشیدی) علامه، پزشک، ریاضیدان، اخترشناس، شاعر، فیلسوف، و دولتمرد ایرانی است که به دلیل آثار زیادی که در زمینه علوم مختلف به ویژه در زمینه فلسفه و پزشکی نوشته است از مشهورترین و تأثیرگذارترین فیلسوفان و پزشکان ایران و جهان است. دو اثر مشهور ابن سینا در فلسفه و پزشکی، یعنی کتاب «شفا» و «قانون»، به زبان های مختلفی ترجمه شده‌اند. ابن سینا به عمد عنوان هر کتاب را بر کتاب دیگری گذاشته است که نشان دهنده محتوای آنها نیست.

مروری اجمالی بر فصول کتاب شفا» [Book of Healing (Overview of all Chapters)]

هوش سرشار، حافظه بسیار قوی، و قدرت جسمانی عالی باعث شده بود که ابن سینا مسایل علمی را به آسانی فرا گیرد و به خاطر بسپرد و ساعات کمی را بخوابد. این سه خصلت را ناتلی آموزگارش در کودکی ابن سینا مشاهده کرده بود و به پدرش سفارش کرده بود که او را جز به کسب علم و دانش به کار دیگری نگمارد و به خود ابن سینا هم تاکید کرده بود که به شغل دیگر جز آموختن دانش نپردازد. پدرش هم که مرد علم دوستی بود به این سفارش عمل کرد. ابن سینا بیست و دو سال داشت که پدرش درگذشت و این آغاز آوارگی او و سفرهای متعدد و اقامت در شهرهای مختلف و حضور در دربار امیران مختلف بود.

کتاب شفاء را می‌توان مهم‌ترین جامع ترین اثر ابن سینا در علوم عقلی دانست که همچون دائرة‌المعارفی چکیده آرای فلاسفه را تا زمان خودش در بردارد. کتاب شفا از چهار قسمت منطق، طبیعیات، ریاضیات، و الهیات تشکیل یافته که هر قسمت به چند فن و هر فن شامل چندین مقاله و هر مقاله حاوی چندین فصل است.

تألیف کتاب شفاء به هنگامی که وزارت شمس‌الدوله را در همدان داشت به درخواست شاگردش ابوعبید جوزجانی در سال ۴٠۵ هجری قمری آغاز شد. به گفته جوزجانی او از ابن سینا درخواست می‌کند که کتاب‌های ارسطو را شرح و تفسیر کند. اما ابن سینا که گرفتار کاری‌های حکومتی بود به او می‌گوید که فرصت این کار را ندارد، اما اگر او بخواهد می‌تواند کتابی در مورد همه این موضوعاتی که در این زمینه می‌داند بدون نقد آراء مخالف آنها بنویسد. جوزجانی با این پیشنهاد راضی می‌شود و ابن سینا شروع به کار می‌کند.

بخش زیادی از کتاب شفاء بدون دسترسی به منابع و تنها با تکیه بر حافظه در مدت کوتاهی و فقط در ساعاتی که از کارهای حکومتی آزاد بوده است، به تناوب و در طی چندین سال نوشته شده است. ترتیب فصل‌ها در کتاب به ترتیب نوشتن آنها نیست. بخش الهیات، در همدان و در سال ۴١٢ هجری قمری زمانی که از ترس خشم سماءالدوله، که درخواست او را برای قبول وزارت رد کرده و پنهان شده بود، نوشته شده است. آخرین بخش‌های کتاب شفاء، یعنی بحث حیوان و نبات، در قسمت طبیعیات احتمالاً در سال ۴١٧ هجری قمری در سفر به شاپورخواست که شیخ الرئیس همراه علاءالدوله بود، تألیف شده است. به این ترتیب نوشتن این کتاب از زمان آغاز آن تا پایان آن در حدود ١٢ سال طول کشیده است.

در تالیف این کتاب همان طور که خودش در مقدمه کتاب اشاره کرده است به مقدار زیادی از روش ارسطو پیروی کرده است. اما این پیروی ابن سینا از ارسطو تقلیدی نبوده و فقط به شرح و تفسیر کلام او اکتفا نکرده است، بلکه با نوآوری‌هایش فلسفه را گام‌هایی به جلو برده است. او منطق سینوی را در جهان اسلامی ایجاد کرد که پس از او خواجه نصیرالدین طوسی آن را تکمیل کرد.

ابن سینا در مورد کتاب شفا می‌گوید هیچ مطلب قابل توجهی در آثار فلاسفه پیش از او نبوده که آن را در این کتاب گرد نیاورده باشد، و اگر در فلسفه آنها نقایص و ایراداتی دیده است آنها را رفع و تکمیل کرده و بسیاری از مطالب را در فصل‌ها و عنوان‌های مربوط به خودش گردآوری کرده است. به این ترتیب، ابن سینا در تنظیم، شرح، تفسیر، و تکمیل منطق و فلسفه ارسطویی نقش مهمی را در جهان اسلام داشته است.

کتاب شفا مجموعه‌ای کامل در فلسفه و منطق به زبان عربی است که ترجمه یا خلاصه مطالب آن در کتاب‌های دیگر ابن سینا هم مانند نجات و دانشنامه ی علایی آمده است. این کتاب در تمام کتاب‌های فلسفی و کلامی پس از خود تاثیر گذاشته و مطالب آن مورد بحث و گفتگو قرار گرفته است، به طوری می‌توان گفت که که تقریباً کتاب معتبری در فلسفه و کلام پیدا نمی‌شود که در آن از کتاب شفاء چیزی نقل نشده، به آن اشاره نشده، یا مورد بحث قرار نگرفته باشد.

این کتاب در هزار سال گذشته در مدارس دینی و دانشگاه‌ها تدریس شده و شرح و تفسیرهای متعددی بر آن نوشته شده است. فلاسفه، متکلمان، و فقیهان صاحب نامی همچون مانند علامه حلی، میرداماد، ملاصدرا، و ملا مهدی نراقی، بر این کتاب شرح و حاشیه و امام ابوحامد محمد غزالی، و فخر رازی، ابن رشد اندلسی در مخالفت با آن نقدهایی نوشته‌اند. حتی ابوحامد محمد غزالی در تألیف کتاب مقاصد الفلاسفه خود از فلسفه ابن سینا بسیار اثر پذیرفته است و بخش‌هایی از فلسفه او را در این کتاب ترجمه کرده است.

گول هان یاشار [Gülhan Yaşar] زیست شناس اهل ترکیه که در زمینه تاریخ علم کار می‌کند در کتاب «مروری اجمالی بر فصول کتاب شفا» [Book of Healing (Overview of all Chapters)] سرفصل‌های کتاب شفا را فراهم آورده است که برای علاقه‌مندان به منطق و فلسفه و برای آنهایی که می‌خواهند با این اثر آشنایی پیدا کنند مفید است.‌

کتاب از زبان انگلیسی ترجمه شده و مترجم متن ترجمه شده را با متن کتاب شفا مطابقت داده تا دقیقاً همان اصطلاحات فلسفی ابن سینا را به کار ببرد.

«مروری اجمالی بر فصول کتاب شفا» اثر ابن سینا نوشته گول هان یاشار با ترجمه محمدرضا توکلی صابری در ٣٢ صفحه از سوی انتشارات میرماه منتشر شد.

ایبنا

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...