سلطان "عبدالحمید" سی و چهارمین سلطان امپراتوری عثمانی که شیفته رمان بود و هر شب داستان پلیسی می‌خواند به "آرتور کانن دویل" پیشنهاد کرده بود فقط داستان کوتاه بنویسد.

این سلطان چهار کتابخانه بزرگ داشت و هر روز حداقل چهار ساعت را در کتابخانه‌هایش سر می‌کرد و بیشتر کارهای مربوط به رسیدگی امور کشور را هم در آنجا انجام می‌داد.

کتاب‌های سلطان حمید اکنون نایاب ترین و ارزشمندترین کتابهایی هستند که در کتابخانه مرکزی دانشگاه استانبول حفظ می شود. او چنان شیفته کتاب بود که 20 هزار کتاب فقط در یک کتابخانه‌اش و 600 رمان پلیسی در کتابخانه دیگرش بوده است. دیوان شاعران بزرگ از جمله مولوی، فضولی، واحد و... و رمان‌هایی به زبان فرانسه در این کتابخانه‌ها بوده که خیلی از آنها کتب اهدایی با امضای صاحب کتاب یا فرد اهداکننده بوده است. همچنین او خودش در کنار بیشتر کتاب‌ها یادداشت‌هایی نوشته است.

در این میان، شیفتگی سلطان محمود به رمان پلیسی حکایت جالبی دارد. او شبی نبوده است که رمان پلیسی نخوانده سر بر بالین بگذارد. او چند نفر را در اروپا مامور کرده بود تا رمان‌های پلیسی برای او بفرستد. عبدالحمید شش مترجم هم استخدام کرده بود تا این کتاب‌ها را برایش ترجمه کنند.

به گزارش مهر به نقل از پایگاه خبری 7 ترکیه، اکنون 505 اثر باقیمانده از آن زمان در کتابخانه دانشگاه استانبول و 62 اثر در وزارت فرهنگ ترکیه آرشیو شده است. "حسن شیری" که یکی از آن مترجمان بوده در خاطرات خود می‌نویسد: من ترجمه رمان را دوست نداشتم. سلطان به زور مرا وادار به این کار کرد و من از ترس جانم مدام برایش رمان‌های پلیسی شرلوک هولمز را ترجمه می‌کردم و سلطان هم پول کلانی به من داد.

گفته می‌شود عبدالحمید خبرهای پلیسی و حادثه‌ای را مدام می‌خواند. او به شرلوک هولمز علاقه زیادی داشت و چند بار با "آرتور کانن دویل" نویسنده داستان‌های شرلوک هولمز دیدار کرد که اولین بار آن در سال 1907 در استانبول بوده است. سلطان در آن ملاقات به او گفته بود: 56 داستان و 4 رمان از مجموعه شرلوک هولمز را خوانده‌ام. به نوشتن داستانهای کوتاهت ادامه بده ولی دیگر رمان ننویس.

فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...
طنز مردمی، ابزاری برای مقاومت است. در جهانی که هر لبخند واقعی تهدید به شمار می‌رود، کنایه‌های پچ‌پچه‌وار در صف نانوایی، تمسخر لقب‌ها و شعارها، به شکلی از اعتراض درمی‌آید. این طنز، از جنس خنده‌ و شادی نیست، بلکه از درد زاده شده، از ضرورت بقا در فضایی که حقیقت تاب‌آوردنی نیست. برخلاف شادی مصنوعی دیکتاتورها که نمایش اطاعت است، طنز مردم گفت‌وگویی است در سایه‌ ترس، شکلی از بقا که گرچه قدرت را سرنگون نمی‌کند اما آن را به سخره می‌گیرد. ...
هیتلر ۲۶ساله، در جبهه شمال فرانسه، در یک وقفه کوتاه میان نبرد، به نزدیک‌ترین شهر می‌رود تا کتابی بخرد. او در آن زمان، اوقات فراغتش را چگونه می‌گذراند؟ با خواندن کتابی محبوب از ماکس آزبرن درباره تاریخ معماری برلین... اولین وسیله خانگی‌اش یک قفسه چوبی کتاب بود -که خیلی زود پر شد از رمان‌های جنایی ارزان، تاریخ‌های نظامی، خاطرات، آثار مونتسکیو، روسو و کانت، فیلسوفان یهودستیز، ملی‌گرایان و نظریه‌پردازان توطئه ...