منیژه عراقی‌زاد معتقد است، ایالت متحده سرانجام روزی، هر چند دیرهنگام، ب. تراون را در جایگاه واقعی‌اش خواهد نشاند و به سهم عظیمی که آثار او در ادبیات آمریکا دارد پی خواهد برد.

میهمان شب» [Le visiteur du soir et autres histoires] نوشته ب. تراون [B Traven]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از هنرآنلاین، کتاب «میهمان شب» [Le visiteur du soir et autres histoires] نوشته ب. تراون [B Traven] با ترجمه منیژه عراقی‌زاد در شمارگان ۷۷۰ نسخه و با قیمت ۳۵ هزار تومان به‌تازگی از سوی انتشارات ققنوس منتشر شده است.

«میهمان شب»، «دارویی موثر»، «سلسله جبال»، «راه مال‌رو»، «در غیاب کشیش»، «درخواست شبانه»، «خدایی تازه متولد می‌شود»، «حکایت یک دوستی»، «گفتگوی بی‌ثمر» و «ماکاریو» عناوین داستان‌های کوتاه کتاب محسوب می‌شوند. اغلب این داستان‌ها در مکزیک می‌گذرد و همه نوع سبکی در این مجموعه دیده می‌شود از تخیلی، طنز سیاه تا عامیانه و روان‌شناختی.

مخاطبان با مطالعه این داستان‌ها با گلز تراون جوان آشنا می‌شود که به کشف ویرانه‌های مایا می‌رود. گلز گاوچران پرشروشور را می‌شناسد که گله‌ای را در مکزیک رهبری می‌کند، با دکتر گلز حساس اما مطمئن به خود روبه‌رو می‌شود که انقلابی‌ای زخمی را نجات می‌دهد. خواننده با روایت‌گری آشنا می‌شود که از همه چیز الهام می‌گیرد، از مسائل پیش پاافتاده روزمره گرفته تا حقایق جاودانه. روایت‌گری که از شیوه پاسخ‌گویی گوساله‌ها به ابزار محبت انسان و جواب یک سگ به دوستی مشکوک آدمی سخن می‌گوید، از بومی‌ای می‌گوید که رویاهایش را به هیات سبد می‌بافد و از بومیان دیگری که می‌دانند چرا نمی‌خواهند به مسیحیت بگروند. در داستان بلند «ماکاریو» نیز تراون نسخه‌ای مکزیکی از مضمون کهن فاوستی ارائه می‌دهد، ماکاریوی گرسنه که با هیزم‌شکنی قوت روزانه‌اش را به‌زحمت فراهم می‌کند شخصیتی در ابعاد جهانی است که با مرگ روبه‌رو می‌شود. فیلم موفقی براساس «ماکاریو» توسط روبرتو گاوالدون ساخته شده است.

در بخشی از داستان کوتاه «میهمان شب» می‌خوانیم: دنبال چکمه‌هایم گشتم و متوجه شدم برخلاف معمول تویشان را با کاغذ پر نکرده‌ام و روی صندلی هم نگذاشته‌امشان. تجربه زندگی در جنگل به من آموخته بود برای آن که موقع پوشیدن چکمه‌ها خطر مواجهه با عقرب یا مار کوچک تهدیدم نکند این دو کار را انجام دهم. (یک بار این اتفاق افتاده بود و من هنوز یادم می‌آید با چه سرعت برق‌آسایی چکمه‌ها را از پایم درآورده بودم و از همان موقع فهمیدم آدم به‌همان سرعت که کلاهش را برمی‌دارد می‌تواند کفش‌هایش را هم درآورد...کشف یک مار کوچک قرمز ته‌کفش اتفاق چندان خوشایندی نیست، چون حیوان که به‌اندازه صاحب کفش ترسیده، به‌همان اندازه که او عجله دارد کفش را از پایش دور کند، تلاش می‌کند از آن خارج شود. بدترین حالت این است که آدم دقیقا نداند چه چیزی توی کفشش است. در این حالت تا وقتی کفش را درنیاورده به مرز دیوانگی می‌رسد و وقتی هم ببیند چه چیزی توی کفش است ممکن است ممکن است از وحشت قالب تهی کند...)

در ایالات‌متحده آمریکا به داستان‌های کوتاه و رمان‌های ب. تراون اهمیت کمی داده شده است با آن که آثارش به بیش از ۳۰ زبان ترجمه شدند. «گنج‌های سی‌یرا مادره»، «کشتی مرده»، «پلی در جنگل»، «شورش به دار آویخته‌شدگان» و «حرکت به سوی مونته ریا» از دیگر آثار این نویسنده محسوب می‌شوند. او نویسنده‌ای ناشناخته در ایران است. شاید او را با فیلم «گنج‌های سی‌یرا مادره» جان هیوستون بشناسند.

مترجم کتاب، در بخشی از مقدمه توضیح داده است: «داستان‌های کوتاه ب. تراون همانند رمان‌هایش از نظر مکان وقوع رویدادها و مضامین نوعا آمریکایی‌اند، جستجوی ادبی انسان برای یافتن حقیقت و کرامت انسانی و آزادی فردی. ایالت متحده سرانجام روزی، هر چند دیرهنگام، تراون را در جایگاه واقعی‌اش خواهد نشاند و به سهم عظیمی که آثار او در ادبیات آمریکا دارد پی خواهد برد».

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...