«عالیجناب پولدارک» نوشته سعید اویس با رمزگشایی از شگردهای خوب و بد برخی پولدارها توسط نشر بهارسبز منتشر شد.

عالیجناب پولدارک سعید اویس

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، عالیجناب پولدارَک، عنوان کتابی است به قلم سعید اویس که توسط نشر بهارسبز منتشر شده و با رمزگشایی از شگردهای خوب و بد برخی پولدارها، توصیه های مفید و کاربردی را برای کسانی که شتابان دنبال پولدار شدن هستند ارائه می دهد.

نویسنده در این کتاب علاوه بر اینکه جنبه های مثبت و منفی پولدار شدن را بحث و بررسی کرده، هشدارهایی نسبت به مخاطرات این مسیر عرضه می کند که می تواند برای جوانانی که در ابتدای راه کارآفرینی و فعالیت اقتصادی هستند، مفید و موثر باشد.

وی در این کتاب تلاش کرده در بخش نخست کتاب، با آشنا کردن شما با برخی خصوصیات چندش آور عالیجناب پولدارَک، خواننده را به سپر دفاعی مناسب برای دفاع از خودش تجهیز کند و سپس در بخش دوم کتاب، سراغ توانمندی ها و مهارت های مدیریتی عالیجناب پولدارَک رفته و با همان ادبیات و از همان زاویه دید تلاش می کند که ابزارهای بازکردن جبهه های جدید در مسیر کارآفرینی را در اختیار مخاطب قرار دهد.

کتاب شامل هشتاد و چهار داستان کوتاه از شخصیت مجازی خود، یعنی عالیجناب پولدارک است. او یک پولدار به معنای واقعی کلمه است، از آن هایی که هیچ چیز به اندازه موفقیت اقتصادی و تجاری، برایشان اهمیت ندارد. از آن هایی که برای فعالیت های کاری و مالی خود برنامه و هدف دارند و در راه رسیدن به آن، به هیچ کسی رحم نمی کنند.وقتی مشغول صحبت های روزمره است، خیلی گرم و صمیمی است، حتی از شوخی و مزاح و نقل داستان های بامزه هم کم نمی گذارد ولی امان از لحظه ای که وارد قلمرو منافعش شوید، ناگهان تبدیل به یک شخصیت سرسخت، خشن و جدی می شود. انگار که زلزله ای بپا شده، به حریف فرصتی برای عرض اندام نمی دهد.او شکارچی لحظه ها است و منتظر اولین اشتباه طرف مقابل است تا در فرصت مناسب، پیروز میدان رقابت باشد و موجودی خود را افزایش دهد. شفاهی قول می دهد و مکتوب قول می گیرد و تلاش می کند بیشترین مسئولیت ها را به گردن طرف دوم بیاندازد. نقاط قوت افراد را با رندی تبدیل به نقطه ضعف می کند و از آن برای امتیاز گیری بیشتر استفاده می کند. از رقابت در شرایط مساوری و هم سطح پرهیز می کند و همیشه دنبال آن است که بازی را پیش از شروع، سه بر صفر برده باشد. علاوه بر اینها، عالیجناب پولدارَک ده ها ترفند و شگرد فوق العاده دیگر برای حذف رقیب و تضمین موفقیتش دارد که تعدادی از آنها واقعاً چندش آور و زهردار است و مخاطب در بخش اول کتاب با آن آشنا خواهد شد.

عالیجناب پولدارَک، نوشته سعید اویس در ۱۹۶ صفحه با قیمت ۶۰ هزار تومان توسط نشر بهارسبز منتشر شد.

................ هر روز با کتاب ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...