ابرها را کنار بزنید، جهانِ شما دارد می‌روید! | الف


کتاب «حرکت در مه» اثر محمدحسن شهسواری احتمالا شما را نسبت به آسان گیری فرایند معمول نگارش اثرتان، متنبه می‌کند. این کتاب ما را متوجه می‌کند که به دلیل تنبلی ذاتی‌مان گاه به چه شیوه‌های دست مالی شده، غیر کاربردی و پر زرق و برقی پناه می‌بریم، و چطور این اهمال را در سایه آنچه موسوم است به «ادبیات روشنفکری» پنهان می‌کنیم. این کتاب از این نظر دایره المعارف جامعی است در باب خلأها و حفره‌های مهم داستان نویسی امروز ایرانی، و متعاقب آن روی گرداندن مخاطبان ایرانی از نویسندگان هم‌وطن‌شان. «حرکت در مه» را از همین روی می‌توان کتابی با دامنه خودانتقادی وسیع توصیف کرد، که در همان بدو امر تکلیف خودش را با مخاطب یکسره می‌کند و از جانِ کلام طفره نمی‎رود.

حرکت در مه محمدحسن شهسواری

«حرکت در مه» کتابی است جامع و مانع، که شما بعد از خواندن دور نخست، شدیدا احساس نیاز می‌کنید به خواندن دوباره و حتی چند باره. برای همین اولین ویژگی این کتاب این است که به زودی برای شما حکم کتابی منبع را پیدا می‌کند که احتمالا هر چند وقت یکبار سراغش را خواهید گرفت. علت آن این است که محمدحسن شهسواری در «حرکت در مه» از کتاب‌های بسیاری در حوزه‌های مختلف از جمله شیوه‌های داستان نویسی، طراحی پلات، شخصیت پردازی و روان شناسی شخصیت‌ها سود برده است. او از آنجایی که سال‌ها شخصا مدرس داستان نویسی بوده است، موانع و خلأهای کتاب‌هایی از این دست را پیش از نگارش «حرکت در مه» شناسایی کرده، نقاط ضعف‌شان را حذف کرده و با جمع‌آوری بخش‌های موثر آن‌ها طرح کتابی منسجم و سودمند را در ذهن پرورانده است.

«حرکت در مه» شما را با مهم‌ترین کتاب‌ها در حوزه داستان‌نویسی آشنا می‌کند. این یکی از ویژگی‌های خیلی خوب کتابِ شهسواری است. در این کتاب قریب به 100 کتاب به صورت غیر مستقیم و مستقیم به مخاطب پیشنهاد می‌شود که عمده آن در حوزه داستان نویسی است و شمار قابل توجهی جزو کتاب‌های بالینی و پراهمیتی است که هر نویسنده‌ای باید آن‌ها را بخواند. این در حالی است که خود «حرکت در مه» رئوس مهم بسیاری از این رساله‌ها را به کار بسته و مخاطب را با آن آشنا می‌کند. حتی در بعضی موارد شما در «حرکت در مه» می‌توانید چکیده آن کتاب را هم بخوانید. کتاب «چگونه مثل یک نویسنده فکر کنیم» به صورت منظم و ترتیب یافته‌ای چگونگی فکر کردن به داستان و چطور نوشتن را به ما یاد می‌دهد. مراحل هفت گانه‌ای که در این کتاب با آن مواجه می‌شوید دورنمای حقیقی داستانی که در ذهن دارید را به خوبی برای‌تان تصویر می‌کند، شخصیت‌های داستان‌تان را می‌سازد، و شما را متوجه این می‌کند که در کجای اثر نانوشته‌تان قرار گرفته‌اید. در این کتاب ساختار رمان‌های مبتنی بر پلات و همین طور شخصیت به دقت واکاوی شده است و در عین حال که متدهای کاربردی و نوین نوشتن به مثابه امرِ مدام و منظم را به ما آموزش می‌دهد در بخش « سفر درونی (نوشتن با قلب)» پیشنهادهای فوق العاده موثری پیش می‌کشد که قوه تخیل ما را قدرتمند می‌سازد.

اگر مخاطب حرفه‌ای کتاب‌های داستانی و رمان هستید، تا به حال از نویسنده‌های زیادی، شاهکارهای متعددی و اقوال بسیاری طرف بربسته‌اید یا چیزها آموختید. بی شک، در کتاب «حرکت در مه» نکته‌های بسیاری پیدا می‌کنید که آموختنی است. در این کتاب، همچون هر کتاب سودمندی با بارقه‌هایی مواجه می‌شوید که شما را نسبت به اموری که از آن‌ها غافل بودید، آگاه می‌کند. این آگاهی از آنجایی که همراه با ادوات و ابزار مشخصی به شما هبه می‌شود، حسابی سرذوق‌تان می‌آورد، تا جایی که ممکن است بعد از خواندنش رغبت دو چندانی برای نوشتن پیدا کنید.

کتاب شهسواری کتابی است جامع، فوق العاده شیرین و همان طور که گفتم بدردبخور... روراست: نخواندن آن اشتباه بزرگی است، رفقا!

کتاب هفتصد و بیست و یک صفحه‌ای «حرکت در مه» با عنوان فرعی «چگونه مثل یک نویسنده فکر کنیم»، به قلم محمد حسن شهسواری، داستان نویس و مدرس، در قالبی آراسته و شکیل در نشر چشمه منتشر شده است. مخاطبانِ این کتاب علاقه‌مندان به داستان نویسی، فیلمنامه نویسی، نمایش‌نامه نویسی، و به تبع آن داستان نویسان، فیلمنامه‌نویسان و نمایش‌نامه‌نویسان است. من به شخصه این کتاب را به تحلیل‌گران داستان، که مهمترین مشاورانِ کنونی صنعت نشر ایران هستند، و جایگاه ویژه‌ای در جامعه ادبی ما دارند نیز پیشنهاد می‌کنم.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...