ماهاتیر محمد، معمار مالزی امروز است. این پزشک ٩٨ ساله (بله درست خواندید) پس از تصدی چند وزارتخانه، ٢٢ سال علی‌الدوام نخست وزیر مالزی بود و پس از ١۵ سال دوری از قدرت، دوباره در سال‌های ٢٠١٨ تا ٢٠٢٠ نخست‌وزیر شد. هنوز هم پر نشاط است و اخیرا با تاسیس حزب جدید، همچنان در سودای قدرت و کادرسازی است.

خلاصه کتاب معمای توسعه تجربه ماهاتیر محمد و مالزی علی اشرف افخمی

کتاب «معمای توسعه»، اثر علی اشرف افخمی، خلاصه دیدگاه‌های رهبر مالزی در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و بین‌المللی است؛ همچنین ترجمه چند سخنرانی ماهاتیر در مجامع بین‌المللی، به علاوه یک پیوست کاربردی (معرفی دقیق نظام بانکداری مالزی) را در بردارد.

از استقلال مالزی از انگلستان حدود ۶۵ سال می‌گذرد؛ کشوری با ٣٣ میلیون جمعیت و یک پنجم مساحت ایران، شامل دو جزیره با فاصله ۶٠٠ کیلومتر و تنوع نژادی، قومی، مذهبی خاص (۶٠ درصد جمعیت، مسلمان عمدتا شافعی و اقلیت‌های قوی غیرمالایی بویژه چینی) کمتر کسی فکر می‌کرد چنین کشوری پس از استقلال بتواند بر مشکلات خود فائق آید؛ چه رسد به این که تبدیل به یکی از ببرهای آسیای جنوب شرقی شود. بخش قابل توجهی از این جهش مدیون روشن‌بینی چنین رهبری است. او متغیرهای اصلی را به درستی شناسایی‌ کرد و بر آنها ابرام ورزید. با جذب سرمایه‌گذاری خارجی، علاوه بر حل مساله سرمایه، اولین گام را به سمت صنعتی شدن برداشت. در تله‌ی بوروکراسی نیفتاد و هر جا نیاز به قبض و بسط نظام دیوانی بود ابایی نداشت (مثلا با انتزاع حوزه گردشگری از یک وزارتخانه‌ و تبدیل آن به وزارت مستقل، کاری کرد که در طول کمتر از ۴٠ سال درآمد گردشگری مالزی از نیم به ٣٠ میلیارد دلار رسید).

او گزینه تعامل با دنیا را برگزیده بود تا کشورش را از محاصره استراتژیک در آورد و شعار «مالزی، دوستدار همه، دشمن هیچکس» را سرلوحه سیاستگذاری‌ها قرار داد. اندیشه تعامل با دنیا تا بدان حد در ذهنش قوی بود که زبان اصلی دانشگاه‌ها و مراکز علمی و حتی بسیاری از مدارس را به زبان انگلیسی تغییر داد.

در عین حال، توانمند سازی داخلی را جدی گرفته بود. ماهاتیر محمد فقط دستور نمی‌داد بلکه پیگیری می‌کرد. صادرات را جهش داد، سطح رفاه مردم را بالا برد و نظام بانکداری خاصی ایجاد کرد که ترکیبی از مدل اسلامی و مدل غالب است.

مهندس علی اشرف افخمی از مدیران مجرب سیستم بانکی کشور است که سابقه همکاری با ماهاتیر را در تهیه برنامه استراتژیک بانک توسعه اسلامی داشته است؛ به دیدار خود اشاره می‌کند. از او می‌پرسد: موثرترین عامل موفقیت شما چه بوده؟ و ماهاتیر پاسخ می‌دهد: اعتمادسازی.

مواضع ضدغربی ، دفاع از فلسطین و ایده‌پردازی در همکاری ممالک اسلامی از ویژگی‌های این رهبر برجسته است. ماهاتیر محمد به عکس بسیاری از رهبران کشورهای در حال توسعه که توسعه را در تبعیت از فرمول‌های بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول می‌دانند به مدل بومی رسید و در بحران بازارهای مالی(١٩٩٧) مالزی را نجات داد. در آن دوره، دولت با اتخاذ یک قانون ١٢ ماهه با رویکرد «کنترل گزینشی ارز» مدلی جدید آفرید. او در بیان آن تجربه، به جلسات روزانه ستاد مدیریت بحران اشاره می‌کند.

او با شاخص‌های غربی، نمره قابل قبول در آزادی‌های مدنی نمی‌گیرد. مثلا انتشار روزنامه‌های نیویورک تایمز و وال استریت در مالزی را به دلیل چاپ مقالات منفی درباره خودش، ممنوع کرده بود.
ماهاتیر محمد در عین حال یک چهره بین‌المللی هم است و نزدیک دوسال، دبیر کل جنبش عدم تعهد بود. او در یکی از سخنرانی‌های خود در سازمان ملل، ضمن اعتراض به غیرمنطقی بودن حق وتوی پیروزان جنگِ چند دهه قبل، پیشنهادی جدید می‌دهد: وتوی مصوبات شورای امنیت صرفا با داشتن رأی دو عضو دائمی و سه عضو غیردائمی و سپس تصویب در مجموع عمومی.

گزیده‌‌هایی از کتاب:
-ما در مالزی درباره رویکرد استفاده از گاو، بیشتر به دوشیدن شیر او توجه داریم؛ در حالی که برخی کشورها خود را با شاخ گاو، درگیر و با او گلاویز شده‌اند.
-ما نیاز داریم که مخالف داشته باشیم، برای این که اشتباهات ما را به ما یادآوری کند.
-برای مبارزه با فساد اطمینان حاصل کنید که روند کار، ساده و کوتاه است. مردم رشوه می‌دهند تا فرایند پیچیده را ساده کنند.

این یادداشت از صفحه شخصی دکتر انتظامی برداشته شده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...