سردبیر مجله «سلام بچه‌ها» در نشست بررسی «عناصر داستان در قرآن» گفت: از خصوصیات داستان‌های قرآنی برخلاف داستان‌های امروزی این است که صددرصد واقعی هستند. داستان‌های قرآن کاملاً از وحی سرچشمه می‌گیرد و تخیل در آن‌ها وجود ندارد.

به گزارش ایکنا، نشست بررسی «عناصر داستان در قرآن» با حضور سید سعید هاشمی شاعر، نویسنده و سردبیر مجله «سلام بچه‌ها» به همت گروه کتابخوانی یار مهربان در دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان برگزار شد.

هاشمی در این نشست به تعاریف و تفاوت‌های قصه و داستان پرداخت و گفت: داستان، نوشتاری است و از ذهن خلاقانه نویسنده بهره می‌برد و توسط نویسنده ساخته می‌شود، برخلاف قصه که گفتاری بوده و به شخصیت‌ها و حادثه متکی است و روابطش علی و معلولی است، اما قصه اینگونه نیست.

وی در پاسخ به اینکه آیا قرآن داستان دارد یا قصه، افزود: با توجه به واقعی بودن داستان‌ها و ویژگی‌های موجود در قرآن به داستان نزدیک‌تر است. خداوند با بیان شیوا و گویا در قرآن قصد داشت با داستان‌های واقعی افسانه‌های جاهلیت را بی‌اثر کند. خداوند این داستان‌ها را بر زبان حضرت رسول(ص) جاری کرد که نشان بدهد، پیامبر به یک منبع غیبی وصل است که از گذشته خبر می‌دهد.

هاشمی ادامه داد: از خصوصیات داستان‌های قرآنی برخلاف داستان‌های امروزی این است که صددرصد واقعی هستند. داستان‌های قرآن کاملاً از وحی سرچشمه می‌گیرد و تخیل در آن‌ها وجود ندارد و به همین دلیل است که برخی به قصه‌های قرآنی تعبیر می‌کنند. درونمایه، موضوع و پیام در داستان‌های قرآنی یکی است. اشخاص در داستان‌های قرآنی خاص هستند. شخصیت‌ها تکرار می‌شوند، اما داستان تکرار نمی‌شود. زمان و مکان هم در داستان‌های قرآن به خوبی روشن و شفاف است. 

عناصر داستان در قرآن

وی با بیان اینکه داستان‌های قرآنی با توجه به الهی بودن و پندآموز بودن اهدافی چون تربیت انسان، الگودهی و عبرت آموزی دارد، گفت: از مهم‌ترین عناصر داستان که در قرآن به کار رفته است طرح یا همان پیرنگ است. قرآن از زاویه دید سوم شخص استفاده کرده و احاطه‌ کامل بر امور را می‌رساند که شاید بزرگترین حکمتش این است که بگوید ناظر بر همه امور هست. از دید دانای کل نوشته شده و باورپذیرتر است. از دیگر عناصر، توصیف است که در قرآن متبحرانه به آن پرداخته شده است. عنصر بعدی دیالوگ است که خداوند در پیشبرد داستان‌ها از آن بهره گرفته است.

احمد خیری، رئیس اداره کتابخانه و اطلاع‌رسانی نیز در این نشست گفت: عناصری که معمولاً نویسندگان به کار می‌برند شاید اولین بار در قرآن به کار رفته باشد. شخصیت‌پردازی و فضا‌سازی در برخی از داستان‌ها بی‌نظیر است، مثل داستان حضرت یوسف(ع). همچنین عناصری مانند تعلیق، کشمکش و تودرتو بودن ماجرا‌ها در داستان گاو نبی اسرائیل به خوبی روایت می‌شود. 

زهره سادات هاشمی، نویسنده کودک و نوجوان نیز در این نشست گفت: قرآن با توجه با جامعیتی که دارد هر آیه‌ای می‌تواند داستانی در دل خود داشته باشد.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...