تازه‌ترین اثر سلمان کدیور با عنوان «راننده رئیس‌جمهور» توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شد و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفت.

سلمان کدیور با راننده رئیس‌جمهور

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم، از سلمان کدیور نویسنده جوان و نام‌آشنا، پیش از این، کتاب «پس از بیست سال» به چاپ رسیده بود که با استقبال خوبی از جانب مخاطبان ادبیات داستانی مواجه شده است و همچنین جایزه «قلم زرّین» را از آن خود کرد و در جایزه جلال شایسته تقدیر شناخته شد، این اثر به تازگی تمجید و تقدیر رهبر انقلاب را نیز برانگیخت و ایشان از «پس از بیست سال» به عنوان یک رمانِ خوب یاد کردند.

کدیور مجموعه جدید خود را در فضایی نسبتاً متفاوت با اثر قبلی و در قالب داستان کوتاه نوشته است. درونمایه 12 داستان این کتاب، تاریخی، سیاسی و نقد اجتماعی است.

«راننده رئیس‌جمهور»، «رجعت عبیدالله» و «سپاه وحشت» سه عنوان از داستان‌‌های این مجموعه است که به ترتیب برگزیده جشنواره «الف» دزفول، جشنواره «رسول آفتاب» و جشنواره «شکوه شکیبایی» شده‌اند.

کتاب با داستان «فرشتگان قلعه گلاب» که به عشایر جنوب تقدیم شده است، چنین آغاز می‌شود:

«می‌بینی سهراب؟ می‌بینی مادر؟ شب سر رسیده، ماه تو آسمون پنهون شده و چشم هیچ کدوم از ما خواب نرفته. می‌بینی سیاه‌چادرها رو؟ همه بیدارن و عزادار.
دور آتیش اجاق‌هاشون چمباتمه زده‌ن. مغموم و ساکت. بدون اینکه مردی مثل کبک مست شاهنومه بخونه و مرد دیگه‌ای نی بزنه. بدون زنی که بالا سر گهواره، صدای لالایی‌شو بسپره به باد تا توی گوش دشت زمزمه کنه...».

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...