مجموعه داستان «ته خیار» نوشته هوشنگ مرادی کرمانی توسط انتشارات معین به چاپ هشتم رسید.

ته خیار هوشنگ مرادی کرمانی

به گزارش مهر، مجموعه داستان «ته خیار» نوشته هوشنگ مرادی کرمانی به تازگی توسط انتشارات معین به چاپ هشتم رسیده است.

این مجموعه داستان آذرماه سال گذشته منتشر و در خبرگزاری مهر رونمایی شد که بهمن ماه همان سال به چاپ چهارم رسید. این کتاب 30 داستان کوتاه از این نویسنده را در بر می‌گیرد که به تعبیر او، زهرخند هستند و برای گروه سنی خاصی از مخاطبان نوشته نشده‌اند. بیماری، پیری و مرگ از جمله مسائلی هستند که در داستان‌های این کتاب مطرح می‌شوند اما در پس هرکدام از قصه‌ها، طنزی نهفته است.

این کتاب مهرماه امسال به چاپ هفتم رسید و حالا به چاپ هشتم رسیده است. از مرادی کرمانی تا پاییز امسال دو کتاب «قصه‌های مجید» و «شما که غریبه نیستید» توسط همین ناشر به چاپ های بیست و هفتم و بیستم رسیدند.

نسخه های چاپ هشتم «ته خیار» دیروز یکشنبه 9 اسفند از صحافی بیرون آمدند.

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...