«کرج حمله می‌کند!» نوشته‌ متین ایزدی منتشر شد.

کرج حمله می‌کند! متین ایزدی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، متین ایزدی درباره‌ این مجموعه داستان می‌گوید: «کتاب «کرج حمله می‌کند!» یکی از پنج قصه‌ مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه است که بین سال‌های 86 تا 96 نوشته شده‌اند. این قصه‌ها را بارها در این سال‌ها بازنویسی کرده‌ام. بارها ازشان فیلم‌نامه اقتباس کرده‌ام. بارها تلاش کرده‌ام تا تبدیل‌شان کنم به نمایشنامه یا متن بازی ویدیویی و نتیجه‌ تمام این تلاش‌ها، انبار شدن نسخه‌های متعددی از این قصه‌ها در هاردها و چرک‌نویس‌ها در کمدها. بالاخره سال 97 مطمئن شدم که بهترین مدل برای روایت این قصه‌ها، چاپ‌شان به صورت مجموعه‌ی داستان کوتاه است؛ همانطور که از ابتدا زاده شده بودند!»

وی ادامه داد: «همه‌ این قصه‌ها (که از نام‌هایشان پیداست) تلاش‌هایی‌اند برای درآمیختن عناصری از رئالیسم جادویی با فانتزی‌های شهری؛ گاهی حامل رگه‌هایی از ادبیات گمانه‌زن و گاهی... نمی‌دانم!»

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:
«سرهنگ سه مدل «راست می‌گه» داشت. راست می‌گه‌ی، «خب دیگه دست از سرم بردارید می‌خوام به کارام برسم.» راست می‌گه‌ی، «زِر می‌زنه ولی خب چیکار کنیم دیگه آخر پیری هم‌صحبت این نادونا شدیم!» و راست می‌گه‌ی، «دروغ می‌گه!»»

مجموعه ‌داستان «کرج حمله می‌کند!» در 88 صفحه و قیمت 25000 تومان در دسترس عموم علاقه‌مندان کتاب قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...