«فضول خان در تورنتو» نوشته حسن گل‌محمدی توسط انتشارات گوتنبرگ منتشر شد. این کتاب یادداشت‌های طنزی در نقد رفتار ایرانیان مهاجر در کاناداست.

فضول خان در تورنتو حسن گل‌محمدی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، انتشارات گوتنبرگ کتاب «فضول خان در تورنتو» را با شمارگان ۲۵۰ نسخه، ۲۷۰ صفحه و بهای ۵۵ هزار تومان منتشر کرد.

گل محمدی مجموعه‌ای از یادداشت‌ها و نوشته‌هایی را در طول سال‌های ۲۰۱۷ – ۲۰۱۹ (۱۳۹۶ – ۱۳۹۸) در نشریات فارسی زبان تورنتو به ویژه هفته نامه ایران استار به صورت مطایبه و انتقاد در رابطه با جامعه ایرانیان تورنتو هر هفته به مرحله نگارش در می‌آورد که فضولیات نام داشتند. آن یادداشت‌ها اکنون در قالب کتاب «فضول خان در تورنتو» به مخاطبان ایرانی نیز عرضه شده‌اند.

کتاب با این بیت به پایان می‌رسد:

سعدیا مرد نیکو نام نمیرد هرگز
مرده آن است که نامش به فضولی نبرند

این طنزها را می‌توان بخشی از رفتارشناسی مهاجران نیز قلمداد کرد. بنابراین می‌تواند برای کسانی که قصد مهاجرت دارند، آموزنده باشد و همچنین برای محققان در زمینه پژوهش پیرامون رفتارشناسی مهاجرت کارآیی داشته باشد.

بخشی از فضولیات را در ادامه می‌خوانید:

از استاد فضولی پرسیدند: «این درست است که می‌گویند افراد در مهاجرت دروغ زیاد می‌گویند؟» جواب داد: «بله، چون اگر راست بگویند از مهاجرت کردن خود پشیمان می‌شوند.»
از استاد فضولی پرسیدند: «چرا اغلب افرادی که دزدی و فرار می‌کنند، به کانادا می‌آیند؟» جواب داد: «چون اینجا مهد آزادی برای همه گونه افراد و مشاغل است.»
روزی فضول خان همه دوستانش را در تیم‌هورتن جمع کرد و گفت: «من علم غیب می‌دانم.» دوستی از او پرسید: «اگر راست می‌گویی جواب بده که همین الان در ذهن ما چه می‌گذرد؟» فضولی فوراً گفت: «همه شماها در این فکر هستید که چگونه با لطایف الحیل پول‌های یکدیگر را کش بروید.»
استاد فضولی به مهاجری گفت: «خبر داری فلانی پس از ۲۰ سال مهاجرت به کشور خود برگشت؟» مهاجر پرسید: «علت برگشت او چه بود؟» استاد جواب داد: «علت آمدن آن بیچاره معلوم نبود تا چه رسد به علت برگشتنش.»

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...