مراسم رونمایی از مجموعه فرهنگ‌نامه اسارت و آزادگان که به کوشش مسعود ده‌نمکی تهیه شده بود صبح امروز با حضور وی، منصور واعظی دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی سراسری کشور، حجت‌الاسلام رسایی، حجت‌الاسلام رحیمیان، غلامحسین الهام، مسعود زری‌بافان و مهرداد بذرپاش در تالار وحدت برگزار شد.

به گزارش خبرآنلاین، مسعود ده‌نمکی دوشنبه این هفته در کنفرانس مطبوعاتی مراسم رونمایی از مجموعه «فرهنگ نامه اسارت و آزادگان» از هزینه تولید مجموعه 80 جلدی «فرهنگ‌نامه اسارت و آزادگان» سخن گفت و تاکید کرد نیمی از هزینه 4 میلیارد تومانی را شخصا و نیمی دیگر را نهاد کتابخانه​های عمومی پرداخت کرده است. در ادامه گزیده​ای از اظهارات او را که در مراسم رونمایی صبح امروز عنوان شده ه نقل از فارس می​خوانید:

- رئیس سازمان جاسوسی فرانسه که برای بازدید از خطوط نبرد به جبهه‌های عراق آمده بود وقتی با صدام به گفت‌وگو می‌نشیند صدام به او می‌گوید بیا به جبهه برویم اما او می‌گوید ما از جبهه‌ها خبر داریم باید به اردوگاه اسرا برویم؛ پس از آن این فرد در کتاب خود می‌نویسد من در اردوگاه‌ها کسانی را دیده‌ام که در چشمان آنها مقاومت چنان موج می‌زد که برای ما تداعی‌گر جنگ جهانی چهارم بود و ...

- ای کاش امروز مرحوم ابوترابی اینجا بود تا من می‌توانستم چند لحظه سر را روی شانه‌اش بگذارم تا از بی‌وفایی‌ها به این قشر قهرمان طی سالهای رفته بگویم. از اینکه حتی کار برای آزاده‌ها هم مظلومیت است برای این اثر بارها دست یاری دراز کردم اما اگر حمایت معنوی شما رزمنده‌ها و آزاده‌ها نبود این مجموعه منتشر نمی‌شد.

- این اثر با 150 نفر و دو میلیون ساعت کار تهیه شده است که بزرگترین فرهنگ‌نامه جنگ در طول این سالهاست. البته فرهنگ جبهه یا سایر آثار نیز چاپ شدند اما این گونه متمرکز تاکنون کاری انجام نشده است.

- من نویسنده و مؤلف نیستم دکترای پژوهش ندارم و فقط کارگرم اما وقتی 5 جلد اول مجموعه را برای نمونه منتشر کردم و محضر رهبر انقلاب تقدیم شد ایشان فرمودند برای من سؤال است پول از کجا می‌آورید گفتم کلاهبرداری ایشان فرمودند چگونه کلاهبرداری؟!؛ این روزها میلیاردها هزینه برای فیلم دو ساعته می‌شود اما کتابی که صد هزار صفحه دارد با ایراد مواجه می‌شود اما از مجموعه فعالیت‌ها نیمی از حق‌التحریر بر عهده نهاد کتابخانه‌ها بود و باقی آن از هزینه شخصی خودم تأمین شد.

- در دیدار اخیر رهبر انقلاب با وزرا ایشان به وزیر ارشاد تأکید کردند که من می‌گویم درباره جنگ فیلم بسازید اما آقایان می‌گویند سوژه نیست! در همین جلسه رهبری به کتاب‌ها اشاره می‌فرمایند که این آثار منابعی برای رجوع پژوهشگران خواهد شد.

- این کتابها هنوز چاپ نشده پژوهش‌گران خارجی را بر آن داشته تا به آن دست یابند و ترجمه کنند عزت این کتاب متعلق به آزاده‌هاست.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...