کتاب «زنان و ضیافت شهر» سعی دارد تصویری متفاوت برای فهم، تحولات تاریخی صد سال اخیر شهر تهران ارایه دهد. تصویری که فارغ از تحلیل‌های گاه یک‌سویه، تلاش می‌کند به صورت بی‌طرفانه، تحولات تاریخی دوره‌های مختلف حیات شهر تهران را از طریق بازخوانی مطبوعات همان دوره روایت کند.

زنان و ضیافت شهر مجید فولادیان و فاطمه زیدانلویی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «زنان و ضیافت شهر» با عنوان فرعی «بازنمایی صدساله زیست روزمره زنان در فضای شهر تهران در آینه مطبوعات» تالیف مجید فولادیان و فاطمه زیدانلویی توسط موسسه نشر شهر منتشر شد. این کتاب دارای یک مقدمه و شش فصل طرح موضوع، زنان در فضای شغلی، زنان در فضای آموزشی، زنان در فضای ورزشی، زنان در فضای دینی و جمع‌بندی و نتیجه‌گیری است.

سازماندهی فضا و زمان محصول تعارضات اجتماعی است. از آنجا که نظام قدرت در طول تاریخ در ایران مردانه بوده است لذا تکاپوی زنان برای حضور در عرصه‌های اجتماعی با فراز و فرودهایی همراه بوده است؛ در طول تاریخ و در زمینه‌های متفاوت شاهد محرومیت‌های زنان از دسترسی به برخی فضاها و تحرک تدریجی آنها به سمت تصاحب فضای شهری بوده‌ایم.

در این کتاب با بررسی صد سال روزنامه اطلاعات ایران، تغییرات تدریجی بازنمایی حضور زنان در فضاهای شهری تهران در جریان زیست روزمره شهری بررسی می‌شود.

شکل و شمایل تهران 1400 دیگر شباهت چندانی با تهران 1300 ندارد و همان‌گونه که در این یکصد سال، جلوه‌های مختلف زندگی انسان ایرانی دستخوش دگرگونی و تغییر شده، مهم‌ترین و بزرگترین شهر این کشور نیز تحولات و دگردیسی‌های بسیاری را پشت سر گذاشته است.

از عمر مطبوعات مدرن در ایران نیز چیزی در همین حدود می‌گذرد و همگام با سایر تحولات، در این یکصد سال، پدیده‌ای به نام روزنامه نیز به فرهنگ سیاسی و عمومی ایران افزوده شده است. پدیده‌ای که گاه یگانه درگاه ارتباطی بدنه اجتماعی با اتفاقات و رویدادهای مهم کشور و شهر بوده و در برهه‌هایی مورد اعتمادترین رسانه برای شهروندان به شمار می‌رفته است.

از این نظر، مطبوعات را می‌توان آیینه تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ایرانی در یکصد سال اخیر دانست. آنها در نقل و بیان مطالب، آزاد یا نسبتا آزاد بوده‌اند. بنابراین، می‌توانند راوی صادقی از رویدادها و احوال جامعه و حکومت باشند یا در دوره‌هایی با انواع محدودیت‌ها و سانسورها درگیر بوده‌اند که باز هم می‌توان از بررسی مطالب آنها در این دوران، خطوط نانوشته حاوی آنچه بر جامعه، گروه‌ها و فضاهای اجتماعی و حکومت می‌رفته است را رهگیری کرد.

گروه‌های خاص نیز در تهران شاهد تغییر جایگاه خود در طول صد سال اخیر بوده‌اند. زنان که در طول تاریخ و در زمینه‌های متفاوت شاهد محرومیت از دسترسی به برخی فضاها و تحرک تدریجی به سمت تصاحب فضای شهری بوده‌اند، یکی از این گروه‌ها محسوب می‌شوند. شاید مهم‌ترین تغییرات در جایگاه زنان در شهر را بتوان در وضعیت حضور آنان در فضاهای شهری در جریان رفتارهای زندگی روزمره دید. از سوی دیگر، وضعیت زنان متاثر از تغییرات اساسی در سیاست‌ها نیز بوده و همین سیاست‌ها بر شیوه‌های حضور زنان در شهر تاثیرات اساسی گذاشته است.

این کتاب سعی دارد تصویری متفاوت برای فهم، تحولات تاریخی صد سال اخیر شهر تهران ارایه دهد. تصویری که فارغ از تحلیل‌های گاه یک‌سویه، تلاش می‌کند به صورت بی‌طرفانه، تحولات تاریخی دوره‌های مختلف حیات شهر تهران را از طریق بازخوانی مطبوعات همان دوره روایت کند.

کتاب «زنان و ضیافت شهر» نوشته مجید فولادیان و فاطمه زیدانلویی در 226 صفحه، شمارگان 100 نسخه و قیمت 65 هزار تومان از سوی موسسه نشر شهر منتشر شد.

................ هر روز با کتاب ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...