انتشارات علمی و فرهنگی مجموعه کاملی از یادداشت‌های سیروس پرهام را در کتابی با عنوان «همگام با زمانه» منتشر کرد.

یادداشت‌های سیروس پرهام همگام با زمانه

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «همگام با زمانه» مجموعه کاملی است از یادداشت‌های پرهام در موضوع نقد ادبی، نقد هنری، نقد تاریخی و ترجمه و ویرایش که طی سال‌های گذشته بر عمر این نویسنده و محقق منتشر شده است.

یادداشت‌های این کتاب پیش از این و در سال‌های گذشته در نشریانی چون سخن، رهنمای کتاب، آینده، نشردانش، نامه بهارستان، خیال، بخارا و نقد و بررسی کتاب تهران منتشر شده است و برای باز نشر در این کتاب از سوی مولف مورد بازنگری و ویرایش مجدد قرار گرفته است.

این کتاب با مقدمه‌ای جامع از مولف درباره نقد تحلیلی و نیز مقدمه‌ای از بهاءالدین خرمشاهی درباره زندگی و آثار پرهام همراه شده است.

سیروس پرهام مترجم، ویراستار، منتقد ادبی، هنرشناس، فرش‌شناس ایرانی و از بنیان‌گذاران سازمان اسناد ملی ایران است. پرهام مدرک لیسانس را در ۱۳۳۰ از دانشگاه تهران و دکترا را در ۱۳۳۳ از دانشگاه برکلی در رشته علوم سیاسی گرفت. وی در زمره کسانی است که برای نخستین بار در ایران به شیوه نقد ادبیِ غربی به این کار پرداختند.

پرهام از نخستین ویراستاران ایرانی و اولین ویراستار مؤسسه انتشارات فرانکلین (علمی و فرهنگی) است. وی در هنرشناسی نیز دستی دارد و مجموعه ۱۵ جلدی «سیری در هنر ایران» نوشته آرتور اپهام پوپ و همسرش فیلیس اکرمن علمی با سرویراستاری او در انتشارات علمی و فرهنگی تهیه شده است. انتشارات علمی و فرهنگی این مجموعه مقالات را در شکلی نفیس و با قیمت ۱۸۰ هزار تومان منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...