به همت نشر هرمس نمایشنامه «دوئل» [Il duello] اثر گابریله لاویا [Gabriele Lavia] با ترجمه علیرضا زارعی منتشر شد. این نمایش‌نامه برداشتی آزاد از داستان هنریش فون کلایست است.



به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا؛ این نمایش برخلاف سایر نمایش‌نامه‌هایی که در قالب کتاب چاپ می‌شوند دارای کاراکتر و شخصیت‌های بسیاری است؛ 50 نقش در این نمایش به روی صحنه می‌روند. این نمایش‌نامه روایتی است از مرگ، عشق، نزاع بر سر قدرت و خیانت. با مرگ امپراتور نزدیکان او تلاش می‌کنند بر تخت پادشاهی بنشینند و برای رسیدن به این هدف از هیچ عملی فروگذار نمی‌کنند.

در بخشی از این نمایش‌نامه آمده است:
-کنت یاکوب فون برایزاخ، به من گوش دهید. متاسفانه برایتان حامل دو خبر هستم، دو خبر ناخوشایند.
+دو تا؟
-دوک. برادر شما، به قتل رسیده است.
+این از خبر اول...خبر بعدی؟ حرف بزن ایفلند.
-میراث‌دار تاج و تخت...دانیل کوچولو هستند.
+ولی او از تبار و خون ما نیست.
-خواهش میکنم از شما، آقا! این فرزند از تبار مرحوم عمویتان است. همین فرزند نامشروع نواده دوک فرانکونیاست. دانیل کوچولو فون برایزاخ مشروعیت و رسمیت امپراتوری را دریافت کرده است. بنابراین اینک او دوک جدید فرانکونیا است.
+دوک... دانیل؟ چه می‌گویی؟ ایفلند، دیوانه شدی؟
-خواهش میکنم باور کنید. ایفلند پیر دیوانه نشده؛ گفتم که، دوک دانیل فون برایزاخ. برادر شما که به طرز وحشیانه‌ای زخمی شده بود، در بستر مرگ، در آخرین نفس‌هایش، با معشوقه‌اش کنتس کاترین فون دالبرگ ازدواج کرده و فرزندشان که نتیجه عشقی گناه‌آلود بود اینک مشروعیت دارد، بنابراین او وارث قانونی است. مقرر شده است روز جمعه تشییع جنازه و معارفه دوک جدید فرانکونیا انجام شود. این را خود کاترین ، که اینک دوشش فرانکونیا هستند، خواسته‌اند.

نمایشنامه «دوئل» اثر گابریله لاویا در 182 صفحه به قیمت 78 هزار تومان چاپ شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنر |
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...