سرریز شدن تئاتر به جامعه | اعتماد


یان کات می‌گوید: هر اتفاقی که روی صحنه تئاتر بیفتد، تماشاگران به دنبال یافتن مابه‌ازایی بیرونی (اجتماعی) برای آن هستند. تنیدگی و ارتباط تئاتر و جامعه امری است روشن، اما چگونگی و کیفیت این ارتباط محل بحث است و درست در همین جاست که ژان دووینیو [Jean Duvignaud] با کتاب «جامعه‌شناسی تئاتر» [Sociologie du théâtre; essai sur les ombres collectives] وارد صحنه می‌شود. او ناظری خلاق است که با نگاهی متفاوت در تاریخ تئاتر سیر می‌کند تا بزنگاه‌هایی را کشف کند که ارتباط زنده، پرخون و پویای تئاتر و جامعه در آن به منصه ظهور رسیده است.

ژان دووینیو [Jean Duvignaud]  «جامعه‌شناسی تئاتر» [Sociologie du théâtre; essai sur les ombres collectives]

اما کار به همین جا ختم نمی‌شود، او بارها با مردود شمردن رایج‌ترین و مقبول‌ترین نظریات تاریخ تئاتری ما را غافلگیر می‌کند. در کتاب دووینیو نه تئاتر یونان باستان همانی است که می‌شناختیم و نه تئاتر شکسپیر و دیگران. او با ادله‌ای روشن پته باورهای رایج را روی آب می‌اندازد. دووینیو به دنبال اثبات ارتباط تئاتر و جامعه در لایه‌های بیرونی و عیان آن نیست که این کار اصلا نیازی به اثبات ندارد؛ لیکن کتاب ارتباطاتی پنهان و عمیق میان تئاتر هر دوران با جامعه آن دوران را نمایان می‌کند و ما را به این باور می‌رساند که عملا نمی‌توان هیچ‌کدام را بی‌دیگری فرض کنیم. دووینیو صرفا به یکی از نظریات «بازتاب» یا «شکل‌دهی» اختیار تام نمی‌دهد تا تمام اتفاقات را تفسیر کنند و بر این نظر است که جامعه و تئاتر در ارتباطی دیالکتیکی پیوسته در کنار هم و مشغول ساختن همند.

نکته دیگر که مترجم فقید کتاب، جلال ستاری در مقدمه خود به آن اشاره می‌کند، نگاه اجرامحور دووینیو است. او بارها در کتابش از عبارت «سرریز شدن تئاتر» از متن مکتوب استفاده می‌کند، به این معنی که تئاتر هرگز در قالب یک متن ادبی نمی‌ماند. این نیز نوید کتابی را می‌دهد که برخلاف بیشتر کتاب‌های تاریخ تئاتری از سیطره ادبیات نمایشی نه تنها بیرون آمده است که اصلا بررسی شکل فیزیکی صحنه تئاتر در هر دوران یکی از محورهای اصلی آن است. با این بررسی درخواهیم یافت بسیاری از تفاوت‌های سبکی در تاریخ تئاتر ریشه در مکانی دارد که آثار نمایشی در آن اجرا می‌شدند.

مفهوم «ناهنجاری» دورکیم یکی از مهم‌ترین آبشخورهای فکری دووینیو در تالیف این کتاب و تامل درباره مقاطع مختلف تاریخ تئاتر است؛ وقتی جامعه در گذار از مرحله‌ای به مرحله دیگر است و دیگر نه به گذشته یقین دارد و نه درکی از آینده دارد، سردرگمی و هراسی هولناک را تجربه می‌کند؛ شگفت آنکه همواره صحنه تئاتر همان جایی بوده که انسان تمام این هراسش را روی آن آشکار و منعکس کرده و به‌زعم دووینیو به همین علت است که صحنه تئاتر بارها و بارها آبستن جنایتکاران و قهرمانان و شاهان عاصی و پریشان و هیولاوش می‌شود، چراکه اینها قرار است نقش تشویش پنهان زمانه را بازی کنند؛ اما این تمام ماجرا نیست. گاهی در هنگامه تغییر اجتماعی، صحنه تئاتر خالی می‌ماند، آن هم به این علت روشن که خود جامعه صحنه تئاتر شده است. آگوستو بوال همواره تاکید داشت که تئاتر تمرینی است برای حرکتی واقعی که در جامعه و خارج از صحنه اتفاق می‌افتد. باری دووینیو بر این باور است که تئاتر در تنگنای متن مکتوب باقی نمی‌ماند و به عبارتی زیبایی‌شناسی در آن به عملی اجتماعی بدل می‌شود.

این عمل اجتماعی در مناسک خود تئاتر و ارتباط تماشاگران با آن و واکنش‌های زنده آنها به تئاتر روشن است و قدرت اجتماعی تئاتر را عیان می‌کند. به نظر دووینیو هیچ هنر دیگری چون تئاتر نمی‌تواند با نمایش نقش‌های اجتماعی اینچنین برانگیزنده اعتراض و انکار و تصدیق و مشارکت مخاطبانش باشد. بنابراین تئاتر بده‌بستانی دایمی با تماشاگران دارد. صحنه نمایش تنها جایی نیست که تماشاگران درگیر تئاتر هستند. کاربندی اجتماعی تئاتر تمام جامعه و نهادهایش را تحت تاثیر قرار می‌دهد و موجب برقراری ارتباط میان زیبایی‌شناسی و حیات اجتماعی می‌شود. در زندگی اجتماعی می‌توان اشکال مختلف تئاتری کردن هستی را یافت که از اعمال حیاتی تا مناسک سیاسی و عرفی یک جامعه را در برخواهد گرفت.

کاربندی تئاتر یا به کاربستن زیبایی‌شناسی تئاتر در زندگی اجتماعی موجب یقین یافتن انسان از هستی و حیات اجتماعی‌اش می‌شود. گاهی این کاربندی برای بعضی جوامع حیاتی است. مثال دووینیو بردگان سیاهپوست در امریکاست که با این وسیله در تنهایی و بی‌کسی‌شان در دیار غربت، آفریقایی موهوم باز آفریدند. حال اگر به جشن‌ها، انتخابات، مراسم‌ها و سایر مناسک اجتماعی نظر کنیم، درخواهیم یافت که زندگانی اجتماعی تا چه حد به تئاتر پیوند خورده است .

اما این نیاز به کاربندی تئاتر از کجا به وجود آمده است؟ دووینیو عقیده دارد انسان از رهگذر تئاتر و تئاتری کردن فعالیت‌های اجتماعی، خود را می‌سازد. او به سخن شیلر ارجاع می‌دهد که می‌گفت: «تراژدی یونان، یونانی را شکل داده و ساخته است بدین معنا که آن تراژدی نمایشگر آرمان زندگانی‌ای است که فقط پاره‌ای از خواست‌هایش تحقق یافته‌اند ولی آن آرمان زندگانی کلا در هنر است که محقق می‌شود و هنر است که به مرور آن زندگانی را تغییر می‌دهد.»

کتاب جامعه‌شناسی تئاتر، میدانی است برای تفکر درباره زندگی توامان خلاقیت هنری و حیات اجتماعی و ژان دووینیو عقیده دارد در هر دو اینها جریانی مشترک وجود دارد؛ باری شاید بتوان تمام جست‌وجوی انتقادی و خلاقانه دووینیو را کوششی برای شناسایی و تعریف این جریان مشترک دانست. به هر رو برای ما علاقه‌مندان تئاتر، خوانش این کتاب پاسخی است به پرسش‌های‌مان پیرامون نسبت تئاتر و جامعه.

............... تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...