بده و بستان تکنولوژی و سینما | الف


اغلب صاحب نظران سینما، حتی آنها که بیشتر بر جنبه هنری این مدیوم توجه دارند، نمی‌توانند از بعد صنعتی یا تکنولوژیک آن صرف نظر کنند. حتی آنها که معمولاجنبه‌های تجاری این هنر/ صنعت را نادیده می‌گیرند نیز براین نکته اذعان دارند، پابه پای کشف و به فعلیت‌ رسیدن ظرفیت‌های هنری درونی‌ سینما، پیشرفتهای تکنولوژیک نیز بر آن تاثیر گذاشته و جلو برده است. بخصوص که گاهی این پیشرفت ها نه تنها بر قوت این ظرفیت‌ها افزوده بلکه زمینه ساز ظرفیت‌هایی تازه نیز شده است.

تأثیر تکنولوژی بر بیان سینمایی» نوشته پل شریدر [Paul Schrader]

این مسئله مهم، عصاره مجموعه‌ای از درس گفتارهایی است که پل شریدر طی دوره‌ای پانزده هفته‌ای آموزش پیشرفته‌ سینما در دانشگاه کلمبیا به علاقمندان سینما ارائه کرده است و حالا متن این دست گفتارها در قالب کتابی مختصر اما پرمایه و خواندنی به فارسی ترجمه شده است.

«تأثیر تکنولوژی بر بیان سینمایی» نوشته پل شریدر [Paul Schrader] با ترجمه علی عامری مهابادی به عنوان بیست‌ونهمین کتاب از مجموعه «کانون» نشر گیل‌گمش ( وابسته به نشر چشمه) به بازار آمده است.

پل شریدر یکی از چهره های منحصر به فرد تاریخ سینما در چند دهه اخیر بوده، مشخصا از آن رو که دائما میان پل شریدرِ فیلمنامه‌نویس و کارگردان و یا پژوهشگر و صاحب نظر در سینما در حر کت بوده و در همه این حوزه ها نیز شخصیتی برجسته به شمار می‌آید.

شریدر برای آنکه یکی از چهره های مهم هالیوود معاصر محسوب شود کارنامه‌ای موجه دارد: فیلمنامه‌ آثار مهمی چون «راننده تاکسی» و «گاو خشمگین» شاهکارهای مارتین اسکورسیزی را نوشته و درکسوت کارگردان فیلم‌های بحث برانگیزی مانند «یقه آبی» و «میشیما» را در کارنامه دارد. در حوزه ادبیات مکتوب سینمایی نیز به عنوان نویسنده و پژوهشگر کتاب ها و مقالات متعددی نوشته است. در این بین یکی از بحث‌هایی که اغلب به آن توجه نشان داده، تعامل سینما و تکنولوژی در رهگذر تاریخ فیلمسازی بوده است.از همین رو نیز دوره‌ای (با همکاری رابرت برینک) تحت عنوان «گیم چنجرز» برگزار کرد که در آن همین موضوع تاثیر تکنولوژی بر بیان سینمایی مورد توجه قرار داد. سپس این درس‌گفتارها را در قالب مجموعه مقالاتی موجز و مدون در حد فاصل اوت ۲۰۱۴ تا آوریل ۲۰۱۶ در نشریه سینمایی و معتبر «فیلم کامنت» متعلق به مرکز هنری لینکلن در نیویورک منتشر کرد.

مجموعه این یادداشت ها که در قالب کتاب حاضر منتشر شده، در همان آغاز با تاکید بر اهمیت همین نکته آغاز می‌شود: «فیلم و عکاسی اولین فرم‌های هنری‌ای هستند که منحصرا در پی استفاده از تکنولوژی‌های مکانیکی و شیمیایی پدید آمده‌اند. همه فرم‌های هنری دیگر، از جمله نقاشی و رقص و سخنوری، از دوران پیشاتکنولوژیک وجود داشتند اما پیش از ورود ماشین‌های مدرن هیچ فیلمی وجود نداشت. پس جالب خواهد بود که تاریخ فیلم را در چارچوب تکنولوژی فیلم بررسی کنیم. می‌توانیم این تاریخ را با بررسی پیشرفت‌های تکنولوژیک سینما یا به طور خلاصه «تاریخ اسباب بازی‌ها» دنبال کنیم.»

متن اصلی کتاب که پس از مقدمه‌ی کوتاه مترجم آغاز می‌شود، شامل ۶ بخش را شامل می‌شود که در انتها یک مصاحبه با شریدر، به آن افزوده شده است. عناوین بخش‌های شش‌گانهای کتاب که طی آن خواننده یکی از متفاوت ترین روایت‌های درباره سیر تغییر و تحولهای تاریخی سینما در بستر پیشرفتهای تکنولوژیک هستیم، به ترتیب از این قرار است: «تولد یک روایت»، «نمای درشت (کلوزآپ)»، «تدوین»، «حرکت دوربین»، «طراحی صحنه» و «فراسوی پرده نقره‌ای و «فرسودگی روایت».

زبان کتاب بسیار ساده و روان است، شریدر برای ارائه تحلیل های خود سادگی و ایجاز را برگزیده که نباید به این دلیل اهمیت کتاب را نادیده گرفت. برای نمونه در فصل تدوین نشان می دهد که چگونه یک محدودیت تکنیکی باعث به وجود آمدن یکی از تاثیرگذارترین قابلیت های سینما شده است. تدوین زمانی به وجود آمد که تنها حجم محدودی از نگاتیو را در داخل دوربین ها می توانستند قرار دهند. به همین خاطر قابلیت برش دادن و چسباندن پلان‌ها وارد سینما شد. این کار که تدوین نام گرفت به تدریج خود یکی از مهمترین ابزارها برای افزایش تاثیرگذاری فیلمها بدل شد. البته بعدها پیشرفتهای تکنولوژیک به ویژه در دوره دیجیتال این امکان را داد که در صورد نیاز بتوان همه یک فیلم را در قالب یک نما جلوی دوربین برد. واقعا اگر این قابلیت تکنیکی از ابتدا در فیلمبرداری وجود داشت، تدوین چه زمانی و چگونه وارد سینما می‌شد؟!

«مرد تنها» عنوان گفت‌وگوی پایان بخش کتاب است که توسط سیمون لپریه با شریدر صورت گرفته است. این مصاحبه در پاییز ۲۰۱۸ وقتی انجام شده که شریدر به جشنواره سینمای نو در مونترال دعوت شد. در این جشنواره علاوه بر برنامه مروری بر آثار او ، شریدر یک کلاس تخصصی سینما را برگزار کرد و البته جایزه‌ای افتخاری نیز نصیبش شد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...