قصه‌ها در دل خود روایت‌هایی دارند که از اعماق تاریخ و خاطرات برمی‌خیزند. آن‌ها نه تنها سرگذشت شخصیت‌ها و رخدادهای گذشته را بازگو می‌کنند، بلکه مانند درختانی ریشه‌دار، در ذهن و روح انسان‌ها رشد کرده و به تکامل می‌رسند. قصه‌گویی ابزاری است برای یادگیری، آگاهی و حفظ تاریخ، که درس‌های ارزشمندی از زندگی، مهربانی و مقابله با چالش‌ها را به مخاطب منتقل می‌کند. همچنین، قصه‌ها مانند پلی هستند که گذشته را به حال و آینده پیوند می‌زنند و تجربه‌های ارزشمند را از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌کنند.

 حکایت ایرانی» [Stories From the Persian: Abdulla of Khorassan, Ahmed the Cobbler]  فرانسیس جیمز چایلد [Francis James Child]

کتاب «دو حکایت ایرانی» [Stories From the Persian: Abdulla of Khorassan, Ahmed the Cobbler] شامل دو داستان از زندگی شخصیت‌هایی است که سرنوشتشان میان فقر، قدرت و حسادت رقم می‌خورد. این دو روایت از کتاب «نماهایی از ایران» نوشته سر جان مَلکُم گرفته شده و توسط فرانسیس جیمز چایلد [Francis James Child] در سال 1887 میلادی ترجمه شده است. چایلد، بیشتر به دلیل مجموعه پنج جلدی تصنیف‌های عامه‌پسند انگلیسی-اسکاتلندی شناخته می‌شود، اما در این اثر، توجه خود را به فرهنگ و ادبیات ایران معطوف کرده است. این دو روایت، نمایی از پیچیدگی‌های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دوران گذشته ایران را به تصویر می‌کشند و به شیوه‌ای جذاب، چگونگی تحولات شخصیت‌ها و پیامدهای تصمیمات آن‌ها را بیان می‌کنند.

این کتاب توسط رادنا احمدی‌نیا ترجمه شده و انتشارات خانه فرهنگ و هنر مان در سال 1401 آن را منتشر کرده است. دو حکایت ایرانی روایتی جذاب از زندگی عبدالله خراسانی، که از فقر به حکومت می‌رسد، و احمد پینه‌دوز، که برخلاف میل باطنی خود و به تهدید همسرش، به وزارت دربار می‌رسد، ارائه می‌دهد. این حکایت‌ها بازتابی از چالش‌های انسانی، تقابل بین خواسته‌های شخصی و تقدیر، و تأثیر محیط اجتماعی بر زندگی فردی و اعتقاد و سلوک انسانی هستند. از این منظر، مطالعه این کتاب فرصتی برای تأمل در نقش تصمیمات فردی و اثرگذاری آن‌ها بر سرنوشت است.

نثر این اثر به گونه‌ای است که خواننده را به دل داستان می‌برد و با توصیف‌های دقیق و جذاب، خواننده را در مطالعه این کتاب غرق می‌کند. این کتاب، اگرچه ارزش خواندن دارد، اما از برخی کاستی‌های ویراستاری مانند عدم یکدستی در ضمایر چسبان و غیرچسبان مثل سرزمین‌مان یا باغبانمان و ناهماهنگی در استفاده از حرکت تنوین مثل حتماً و ... رنج می‌برد. با این حال، مطالعه کتاب فرصتی مناسب برای آشنایی با بخشی از تفکر ایرانی - اسلامی است که در دل قصه‌ها و حکایات نهفته است. خواندن این کتاب می‌تواند نه تنها برای علاقه‌مندان به ادبیات بلکه برای همه کسانی که به دنبال روایت‌های تأمل‌برانگیز از سرنوشت و زندگی هستند، جذاب و الهام‌بخش باشد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...