مرتضی ویسی | ایبنا


حسن حضرتی با اشاره به این‌که اسناد کتاب «مشروطه ایران به روایت عثمانی» نشان‌دهنده سیاست‌ها و رویکرد دولت عثمانی به تحولات مشروطه ایران است، گفت: این اسناد به خوبی نشان می‌دهد که رویکرد عثمانی نسبت به مشروطه ایرانی چیست. درباره کلیت موضوع می‌توان گفت موضع دولت عثمانی درباره مشروطه ما موضع پیچیده‌ای است که بسیاری از پژوهشگران به آن توجه نکرده‌اند.

حسن حضرتی مشروطه ایران به روایت عثمانی

وقوع انقلاب مشروطه در ایران نقطه عطف بسیاری از تحولات معاصر تاریخ کشور ما است اما نکته ای که حائز اهمیت است وجوه پنهان ابعاد این اتفاق و تحول مهم است. با گذر بیش از یک قرن از پیروزی ظاهری انقلاب مشروطه در ایران اما همچنان وجوه نامکشوف و دیده نشده این اتفاق مهم کاملا آشکار است به همین جهت همچنان مورخان در پی کشف و عیان‌سازی این سویه‌های پنهان هستند. در این میان یکی از مهمترین تحقیقات و آثاری که اخیرا در این باره منتشر شده است کتاب «مشروطه ایران به روایت عثمانی» تالیف دکتر حسن حضرتی اخیرا منتشر و روانه بازار شده است. این کتاب متشکل از صد و یازده سند عموما ترکی تا کنون دیده نشده درباره انقلاب مشروطه است که از آرشیو اسنادی عثمانی استخراج و ترجمه شده است حسن حضرتی اعتقاد دارد که برای یک مورخ قدم اول کشف و انتشار اسناد و مدارک دست اول برای محققان است و این کتاب توانسته اسناد بسیار مهمی را درباره نگاه دولت عثمانی نسبت به انقلاب مشروطه ایران در اختیار مخاطبان قرار دهد.

کتاب «مشروطه ایران به روایت آرشیو عثمانی» یک کار سندنگاری محسوب می‌شود. با توجه به آثار پیشین شما که بیشتر رویکرد تحلیلی و تفسیری به تاریخ دارد، علت اینکه به سمت این سبک تاریخ‌نگاری سوق پیدا کردید چه بوده است؟ آیا پروژه خاصی مد نظر دارید؟

زمانی که من به این نتیجه رسیدم که مهمترین رسالت و مشی یک مورخ توصیف عمیق و گسترده است، خودم هم باید نشان می‌دادم که این امر در تحقیقات خودم از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. به همین دلیل بیشتر کارهای تحقیقی خود را به این سمت سوق دادم به عبارت دیگر به سمت کارهای کشفی رفتم. در تحقیقات کشفی، منابع تاریخی مانند سند اهمیت بیشتری پیدا می‌کنند. در همین راستا من یک پروژه تحقیقاتی کلانی را تعریف کرده‌ام و الان بدان مشغول هستم و آن هم بحث «ایرانیان استانبول» است. درباره ایرانیان استانبول تحقیقاتی صورت گرفته است اما بسیار اندک و انگش‌ شمار است. خانم فریبا زرینه‌باف در فرانسه مجموعه مقالاتی به انگلیسی و فرانسوی پیشتر منتشر کرده است که به نظر من کار متوسطی محسوب می‌شود ولی به هر حال مجموعه‌ای از آگاهی‌ها در این باره را در اختیار ما قرار می‌دهد. ولی به هر حال ابعاد موضوع بسیار گسترده است و جا دارد که بسیار به آن پرداخته شود. البته کارهای پراکنده‌ای هم در قالب مقاله و پایان‌نامه در ترکیه، اروپا و آمریکا انجام شده است. اما وقتی من این آثار را مطالعه می‌کردم، متوجه شدم که این موضوع بسیار جای کار بیشتری دارد و برای فهم عمیق‌تر تاریخ معاصرمان ضروری است به ایرانیان استانبول توجه ویژه‌ای داشته باشیم. باید توجه کنیم که در استانبول نخبگان ایرانی روزنامه منتشر می‌کردند، انجمن داشتند، فعالیت سیاسی می‌کردند، انجمن خیریه داشتند، به تجارت و بازرگانی مشغول بودند و... کلن ایرانیان استانبول با احرار ایران و علمای عتبات روابط وثیقی داشتند. پشتیبانی سیاسی و فکری و اقتصادی و فرهنگی از تکاپوهای مشروطه‌خواهی در ایران از مهمترین دغدغه‌های آنان است.

این پروژه در یک سطح خاص تعریف شده یا دارای ابعاد دیگری هم هست؟
این پروژه تحقیقاتی را من در سه سطح تقسیم کردم: یک سطح نهادها و موسساتی است که ایرانیان استانبول تاسیس کردند مانند انجمن سعادت، انجمن مساوات، انجمن برادران و... درباره این انجمن‌ها اطلاعات ما الان بسیار اندک است. مثلا ما دقیقا نمی‌دانیم رئیس انجمن سعادت چه کسی بود؟! یا مثلا ارتباط اینها با علمای عتبات چگونه بوده است؟ همین‌طور با مشروطه‌خواهان ایرانی و تاجرانی که در استانبول بودند چه نوع مناسباتی داشتند؟ اطلاعات ما درباره اینها بسیار ناقص است. سعی می‌کنم در ادامه با انتشار اسناد فارسی و ترکی درباره انجمن سعادت اندکی آگاهی‌ها را در این باره بیشتر کنیم. یک کار دیگر هم بحث «مدرسه ایرانیان در استانبول» است که خوشبختانه کتابش در پژوهشکده تاریخ اسلام زیر چاپ است. این کتاب نشان می‌دهد که ایرانیان ساکن در استانبول چقدر دغدغه هویت ملی و زبان فارسی داشتند.
بخش دوم پروژه تحقیقاتی من شناسایی فعالیت‌های رجال ایرانی در استانبول و به طور کلی عثمانی است. دولتمردان، کنشگران سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در این بخش مورد توجه من هستند. امیرکبیر، میرزا جعفرخان مشیرالدوله، میرزا حسین خان سپهسالار، میرزا ملکم خان و ...
بخش سوم پروژه من کار روی نشریات فارسی زبان استانبول است که البته بخشی از اسناد آنها در این کتاب اخیر آمده است.

انگیزه اصلی شما برای روی آوردن به جمع‌آوری این اسناد چه بوده است؟
طی این چند سال در پی این بودم که گزارش عثمانی‌ها را درباره مشروطه خودمان در ایران داشته باشیم. چون ما گزارش اروپایی‌ها مخصوصا روس‌ها و انگلیسی‌ها رو درباره مشروطه داریم ولی گزارش عثمانی‌ها را درباره مشروطه ایرانی نداشتیم. برای پر کردن این خلا باید برویم سراغ آرشیو عثمانی ببینیم آنجا چه گزارش‌هایی وجود دارد. آن چیزی که در کتاب مشروطه ایران جمع شده است صد و یازده سندی هستند که در ارتباط با مشروطه ایران قرار دارند. پیشتر در کتاب «نامه‌های ایران»، گزارش مفصل یکی از دولتمردان عثمانی را درباره مشروطه ایران منتشر کرده بودم.

اسناد جمع شده در کتاب مشروطه ایران بیشتر چه سمت و سویی یا به عبارتی چه محتوایی دارند؟
در نگاه کلی نشان‌دهنده سیاست‌ها و رویکرد دولت عثمانی به تحولات مشروطه ایران است. گزارش‌هایی که درباره تحولات مشروطه در شهرهای مختلف ایران، رویدادها، موضع گیری‌های علما، سفرا، احرار به اتفاقات مهم مانند تحولات تبریز و رشت و فارس و ... در این اسناد بازتاب یافته است. گزارش‌های مفصل سفیر عثمانی در تهران هم حاوی اطلاعات بسیار ارزشمندی است که در این کتاب آمده است.

یک مشکلی که ممکن است با مطالعه این کتاب برای مخاطب به وجود بیاید عدم انسجام و پراکندگی ظاهری اسناد است فکر نمی‌کنید که این سبک سندنگاری باعث می‌شود تا محتوایی مستتر در کتاب برای مخاطب آشکار نشود؟
شاید به تعبیری این حرف درست باشد اما ببینید این کتاب یک اثر تالیفی نیست. یعنی من قصد این را نداشته‌ام که این اسناد را آنالیز و تجزیه و تحلیل کنم این امر را بر عهده مشروطه‌پژوهان گذاشته‌ام و فکری می‌کنم این کار باید توسط ایشان بگیرد. اسناد براساس ترتیب تاریخی و سپس موضوعی چیده شده‌اند. سعی کرده‌ام توضیحات کوتاهی به ضرورت برای برقراری ارتباط بیشتر خوانندگان با اسناد در پاورقی‌ها بیاورم. اما تجزیه و تحلیل آنها به عهده مشروطه‌پژوهان عزیز است که ان‌شاءالله برایشان مفید باشد. مواضع دولت عثمانی و روسیه درباره ستارخان و تحولات تبریز، مواضع علمای نجف، اتفاقات عتبات مانند کتک‌خوردن سیدکاظم یزدی از طلاب مشروطه‌خواه، اعطای نشان دولت عثمانی به محمدعلی شاه و... از موضوعاتی است که در این اسناد بدان‌ها اشاره رفته و بسیار مهم است.

با این حساب اگر امکان دارد خود شما درباره رویکرد عثمانی نسبت به مشروطه ایران کمی توضیح دهید.
این اسناد به خوبی نشان می‌دهد که رویکرد عثمانی نسبت به مشروطه ایرانی چیست. درباره کلیت موضوع می‌توان گفت موضع دولت عثمانی درباره مشروطه ما موضع پیچیده‌ای است که خیلی از پژوهشگران به آن توجه نکرده‌اند. ما اگر خوشبین باشیم می‌توانیم بگوییم که از زمان پیروزی مشروطه در ایران، سفیر دولت عثمانی شمس‌الدین بیک و اکثر عثمانی‌ها طرفدار مشروطه بودند. درست است که در عثمانی آن زمان عبدالحمید دوم که فرد مستبدی بود اما دولت عثمانی به طول کل طرف مشروطه ایرانی را می‌گیرد. این امر خیلی مشهود است.

در اسناد همین کتاب کاملا می‌توان مشاهده کرده که چه میزان شمس‌الدین بیک با مشروطه‌خواهان همراه است. این خوش‌بینی هم تا حدی واقع‌بینانه است اما نکته دیگری هم وجود دارد که ما باید به آن توجه کنیم در واقع عبدالحمید دوم این‌قدر آدم ساده‌ای نبود که اجازه بدهد به این راحتی مشروطه‌خواهان ایران در عثمانی اجازه فعالیت داشته باشند و استانبول تبدیل به یکی از پایگاه‌های مشروطه‌خواهی ایرانیان بشود. عبدالحمید دوم چرا این اجازه را می‌دهد؟ او که خود مواضع سختی علیه مشروطه‌خواهان عثمانی دارد و همه را به پاریس و لندن و دیگر شهرهای اروپا فراری داده است.

با این حساب می‌توان گفت که عثمانی در نهایت حامی مشروطه‌طلبان ایرانی بوده است آیا این سخن درستی است؟
اینجا یک نکته برای وجود دارد که به آن توجه نشده است. عثمانی هم به دنبال حمایت از مشروطه‌خواهان است هم به دنبال همراهی با دولت ایران. به خاطر اینکه هر دو ضعیف شوند و بیشتر از همه دولت ایران. چون به هر حال مسائلی مانند حدود با ایران داشتند. فلذا هوای هر دو را داشت تا هر دو را تضعیف کند. این نکته‌ای است که به خوبی در اسناد این کتاب بازتاب یافته است. در واقع تقویت نیروهای اپوزیسون دولت ایران، سیاست پیچیده‌ای بود که عبدالحمید دوم به وسیله دولتمردان تجددخواه خود در تهران دنبال می‌کرد. نکته بسیار مهم دیگری که درباره این اسناد باید به آن توجه کنیم ارائه روایت درون اسلامی از مشروطه ماست. یعنی روایت دولت مسلمانی در باره مشروطه‌ای که در دولت مسلمان دیگری رخ داده است.

ولی به هر حال بیان این موضوعات برای مخاطب نیاز به تفسیر و تحلیل دارد شاید اصلا مخاطب متوجه این موضوعات نشود فکر نمی‌کنید باید این نکات در کتاب گفته شود؟
بله این مسئله است اما من بارها گفته‌ام که این گام دوم در پژوهش‌های تاریخی است. بازخوانی و ترجمه این اسناد گام اول است که باید انجام شود. بعد محققان ما به این تفسیرها و تحلیل می‌رسند. وقتی استاد برجسته‌ای مثل دکتر سهراب یزدانی درباره این کتاب عنوان می‌کند که از این به بعد پژوهش درباره مشروطه ایران بدون رجوع به این اثر امکان پذیر نخواهد بود، نشان می‌دهد که مشروطه‌پژوهان فاضل ما متوجه این موضوع هستند.

با اینکه می‌دانیم بسیاری از اتفاقات و تحولات اجتماعی و فرهنگی ما در پیوند ارتباط با تاریخ عثمانی بوده است چرا شما در این کتاب مسائل اجتماعی و فرهنگی را آنقدر که باید پر رنگ ندیده‌اید و مورد توجه قرار نداده‌اید؟
دغدغه‌ای که من در جستجوی اسناد داشتم تحولات فکری است و از این زاویه تحولات فرهنگی مورد توجه من هم هست. شاید به تحولات اجتماعی توجه کمتری داشته باشم. اما واقعیت امر این است که مناسبات ایران و عثمانی ابعاد بسیار گسترده‌ای دارد و کار یک نفر دو نفر نیست. هرکسی باید گوشه‌ای از کار را بگیرد و عمیق به آن بپردازد تا این پازل مطالعاتی تکمیل شود. برای من تاریخ سیاسی و مسائلی مانند حدود و مرزها و دیگر دیگر مناقشات سیاسی بین دو دولت چندان اهمیتی ندارد. ترجیح من بررسی تحولات و مناسبات فکری است و سراغ همین حوزه هم رفته‌ام. ولی بخش‌های دیگر هم باید در جای خود و بوسیله افراد دیگر مورد توجه قرار بگیرد.

در این راستا ابهامات زیادی هنوز باقی است. نهادهایی مثل دارالفنون و انجمن معارف هستند که خیلی مهم هستند؛ اما درباره این‌ها هم من چیز خیلی زیادی پیدا نکرده‌ام. درباره نظارت معارف عثمانی هم هنوز اسناد زیادی هست که منتشر نشده است و تا زمانی که این اسناد در آرشیو قرار نگیرند نمی‌توان درباره ابعاد آنها صحبت کرد. الان کسی مثل میرزا محسن خان معین‌الملک را داریم که چیزی حدود بیست سال سفیر ایران در عثمانی بوده است اما اسناد زیادی هم درباره این شخص وجود ندارد. مگر می‌شود که معین‌الملک درباره مشروطه عثمانی گزارشی برای ایران نفرستاده باشد. اینها چیزهایی هست که ما هنوز پیدا نکرده‌ایم. حتی در آرشیوهای خودمان هم. به هر حال باید بدانیم که میرزا محسن خان معین‌الملک درباره مشروطه عثمانی چه گزارش‌های برای ایران ارسال کرده است.

آیا تمایل دارید همین شویه و رویه نگارش را ادامه دهید یا به سمت دیگری در تحقیقات فکر می‌کند؟
من همین رویه را ادامه خواهم داد و اسناد بسیاری از رجالی که در عثمانی بودند را منتشر خواهم کرد. کسانی مانند میرزا جعفرخان مشیرالدوله، میرزا حسین خان سپهسالار و خیلی‌های دیگر.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...