منوچهر آریان‌پور کاشانی، بنیانگذار مدرسه عالی ترجمه و تنها بازمانده نسل اول فرهنگ‌نویسان کشور درگذشت.

منوچهر آریان‌پور کاشانی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، رئیس هیئت مدیره انجمن صنفی مترجمان با تایید این خبر اظهار کرد: آریان‌پور که سال‌ها بود در امریکا زندگی می‌کرد، روز گذشته (۶ دی‌ماه) در 92 سالگی دارفانی را وداع گفت.

محمدرضا اربابی با اشاره به فعالیت‌های وی گفت:‌ مرحوم آریانپور هفتم شهریور ماه سال ۱۳۰۸ در کاشان به دنیا آمد و مدرسه عالی ترجمه را به کمک پدرش در سال ۱۳۴۸ بنیان نهاد. وی پس از فارغ‌التحصیلی در دانشگاههای آمریکا تدریس می‌کرد.

مجموعه کتاب‌های فرهنگ پیشرو آریان‌پور مشتمل بر فرهنگ‌های هفت جلدی انگلیسی به فارسی، چهار جلدی فارسی به انگلیسی، دو جلدی گسترده، یک جلدی فراگیر تنها برخی از آثار منتشر شده از آریان‌پور است. منوچهر آریان‌پور در سال ۱۳۷۸ كل اموال موروثی خاندان آريان‌پور كاشانی را به دانشگاه كاشان هدیه کرد. ارزش اين اموال كه شامل چند واحد مسكونی، باغ، زمين و مركز آموزش عالی است، در آن زمان بيش از ۱۰ميليارد تومان برآورد می‌شد. وی همچنین حق‌تأليف كتاب‌های خود را پس از مرگ به اين دانشگاه واگذار كرده بود.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...