کتاب «اسوه‌های ماندگار: دانشنامه شهدای ارتشی استان چهارمحال بختیاری» نوشته امیر سرتیپ دوم عباس دادستانی، فرمانده گروه ۴۴ توپخانه اصفهان نیروی زمینی ارتش و حسین حاج علی عسگری منتشر شد.

به گزارش مهر، انتشارات سرو دانا در دزفول کتاب «اسوه‌های ماندگار: دانشنامه شهدای ارتشی استان چهارمحال و بختیاری» نوشته عباس دادستانی و حسین حاج علی عسگری را در شمارگان هزار نسخه، ۲۴۸ صفحه و بهای ۱۲۰ هزار تومان منتشر کرد. 

استان چهار محال و بختیاری در دوران دفاع مقدس نقش مهم و تأثیرگذاری بر عهده داشت. حدود ۴۰ هزار رزمنده از این استان عازم جبهه‌ها شدند که از این تعداد ۲۴۳۶ نفر شهید، ۷۵۰۰ نفر جانباز و نزدیک به ۵۰۰ نفر آزاده شدند. متاسفانه شهدای استان چهارمحال بختیاری نیز مانند دیگر وجوه این استان مورد غفلت رسانه‌ای قرار گرفته‌اند.

شخصیت‌های مهم و اثرگذاری چون شهید سید هادی موسوی، فرمانده گردان امام حسن(ع) تیپ ۴۴ قمربنی هاشم(ع) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سردار شهید مصطفی آذریان، مسئول پشتیبانی و اداری مالی اداره آموزش ستاد مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، شهید زال یوسف پور، فرمانده گردان امام سجاد (ع) لشگر ۱۴ امام حسین(ع) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، شهید مراد علی سعیدی، فرمانده گروهان ضربت امام حسین (ع) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان «پیرانشهر» و... از چهارمحال بختیاری برخاسته بودند.

کتاب «اسوه‌های ماندگار: دانشنامه شهدای ارتشی استان چهارمحال و بختیاری» به معرفی شهدای ارتشی این استان می‌پردازد. تولید چنین دانشنامه‌هایی که به ثبت نام و یاد شهدا در منابع مکتوب اختصاص دارد، ضرورت هر استانی است تا نکند خدای نکرده خاطره این شهدا که از عزیزترین دارایی‌های خود یعنی جان و خانواده و زندگی برای حفظ میهن گذشتند، از اذهان پاک شود.

دانشنامه شهدای ارتشی استان چهارمحال بختیاری شامل ۶ بخش است. «تاریخچه استان چهار محال بختیاری» و «اسامی شهدای ارتشی استان چهار محال بختیاری» سرفصل‌های بخش اول و دوم کتاب را تشکیل می‌دهد.

بخش سوم کتاب به گروه بندی شهدا بر اساس سن اختصاص پیدا کرده است. این بخش شامل چهار فصل با این عناوین است: «سنین بین ۱۵ تا ۲۰ سال»، «سنین بین ۲۱ تا ۲۶ سال»، «سنین بین ۲۷ تا ۳۳ سال» و «سنین بین ۳۴ تا ۴۰ سال».

نویسندگان در بخش چهارم کتاب نیز به گروه‌بندی شهدا بر اساس سال شهادت پرداخته‌اند. این بخش شامل ۶ فصل به ترتیب با این عناوین است: «شهادت در سال‌های ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۲»، «شهادت در سال‌های ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۵»، «شهادت در سال‌های ۱۳۶۶ الی ۱۳۶۷»، «شهادت در سال‌های ۱۳۶۸ الی ۱۳۷۲»، «شهادت در سال‌های ۱۳۷۳ الی ۱۳۷۷» و «شهادت در سال‌های ۱۳۷۸ الی ۱۳۸۲».

بخش پنجم کتاب نیز به گروه‌بندی شهدا بر اساس محل خاکسپاری اختصاص پیدا کرده است. این بخش شامل ۱۳ فصل است که به ترتیب به شهدای مدفون در شهرهای «اردل»، «باباحیدر و بروجن»، «بلداجی و بن»، «جونقان، چالشتر، دستنا»، «سامان»، «سرخون، سفیددشت، سناجان، سودجان، سورشجان و شلمزار»، «شهرکرد»، «طاقانک، فارسان»، «فرادمبه، فرخشهر»، «کوهرنگ، کیان، گتمان، گشنیگان، گندمان، گهرو»، «لردگان»، «ناغان، هفشجان» و «شهدای مدفون در شهرهای دیگر» می‌پردازد. بخش ششم کتاب نیز شامل تصاویر شهداست.

امیر سرتیپ دوم عباس دادستانی، فرمانده گروه ۴۴ توپخانه اصفهان نیروی زمینی ارتش است. دیگر نویسنده این کتاب یعنی حسین حاج علی عسگری نیز  از دانش آموختگان دانشگاه افسری امام علی (ع) است. او بعد از دانشگاه افسری جهت گذراندن دوره مقدماتی به شیراز رفت و پس از آن در مناطق عملیاتی پیرانشهر مشغول به خدمت شد. در ادامه به مدت هفت سال در مشاغل فرمانده دسته شناسایی وفرمانده گروهان خدمت کرد و بعد از آن به مناطق عملیاتی دشت عباس وپادگان حمیدیه منتقل شد. او در ادامه در دزفول مسئولیت روابط عمومی تیپ و مسئول امور ایثارگران وجانبازان و آزادگان را بر عهده گرفت.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...