«گونتر گراس»، درآمد حاصل از فروش کتاب جدید خود با عنوان «پیازهای پوست‌کنده» را به قربانیان لهستانی اس‌اس، کسانی که پس از جنگ جهانی دوم، آواره شدند اختصاص خواهد داد.

«اریکا استینباخ» یکی از نمایندگان پارلمان آلمان، در مصاحبه با روزنامه آلمانی «بیلد» گفت: «گراس»، این برنده جایزه ادبی نوبل ادبی، معترف است که شوک حاصل از اعتراف اخیر او مبنی بر خدمت در هنگ اس‌اس باعث رونق بازار کتاب جدید او شده ولی به روابط آلمان و لهستان لطمه زده است.

«اشتینباخ» با اشاره به عملکرد نازیسم گفت: گراس باید همه درآمد حاصل از فروش کتاب خود را به قربانیان حزب نازی در لهستان اعطا کند.

وی افزود: تیراژ چاپ نخست کتاب خاطرات گراس، با عنوان «پیازهای پوست‌کنده» 150 هزار نسخه بوده که بطور تقریبی از زمان انتشار این کتاب در روز چهارشنبه تاکنون همه این نسخه‌ها به فروش رسیده و 100 هزار نسخه اضافه نیز در حال انتشار است.

 گراس چندی پیش اعتراق کرد که زمانیکه 17 سال بیش نداشته در اس‌اس خدمت می‌کرده ولی در عین حال ادعا کرده که در تمام این مدت هیچگاه حتی یکی گلوله شلیک نکرده است.

 این نویسنده 78 ساله در مصاحبه پنج‌شنبه خود با یکی از شبکه‌های تلویزیونی بر این نکته تاکید کرده که او مرتکب هیچ جنایت جنگی نشده و او یک نوجوان بی‌تجربه و کاملا مسخ شده بوده است.

«لخ ولسا»، رییس جمهور سابق لهستان و برنده جایزه نوبل صلح از گراس خواسته است تا درباره اینکه چرا این‌ همه سال برای اعتراف به خدمت در هنگ اس‌اس صبر کرد توضیح بیشتری دهد. ولسا در مصاحبه با رسانه‌های داخلی و خارجی گفت: این موضوع باید هر‌چه زودتر روشن شود.
وی افزود: در صورتی در این میان شفاف سازی صورت نگیرد، من لقب شهروند افتخاری «دانسیگ» را پس خواهم داد. من نمی‌توانم همان لقبی را با خود حمل کنم که گونترگراس نیز از آن بهره‌مند است.

 «گراس»، رمان‌نویس آلمانی که در سال 1999 برنده جایزه نوبل ادبی شده است، هفته گذشته در پی این ادعا که طی جنگ جهانی دوم در هنگ اس‌اس خدمت می‌کرده، به شدت مورد انتقاد کشورهای آلمان و لهستان قرار گرفت.

«ولسا» گفت: این برای من خیلی مشکل است که دست یک خدمت‌گزار اس‌اس را بفشارم که پدر من و خیلی از انسان‌های دیگر را گشته و در ویران سازی شهر «‌دانسیگ» نیز دست داشته است. جنگ سال 1939 از این شهر آغاز شد.

وی همچنین «گراس» را به فریب اذهان عمومی به منظور فروش هر چه بهتر کتاب خاطرات خود که قرار است چهارشنبه منتشر شود، متهم کرد.

گراس 78 ساله خواسته «ولسا» مبنی بر پس دادن لقب شهروند افتخاری «دانسیک» را رد کرد.
گراس که در سال 1945 میلادی زخمی و سپس به دست سربازان آمریکایی به اسارت درآمده است، در تازه‌ترین کتابش دوران کودکی خود در شهر "دانسیگ" در جنوب لهستان، آخرین هفته‌های حضور خود در جنگ به عنوان سرباز و در نهایت دوران اسارتش را شرح داده است.
گراس در کتاب خود همچنین دوران پناهندگی و سپس متواری شدن خود را در پایان دهه 1950میلادی در پاریس نیز درج کرده است.

از جمله آثار این نویسنده می‌توان به کتاب‌های «موش و گربه» و «سال‌های سگی» اشاره کرد، وی قرار است آخرین اثر خود را ماه سپتامبر آینده میلادی معرفی کند.

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...