کتاب دو جلدی «تاریخ هنر ایران» نوشته جهانگیر نصری‌اشرفی و عباس شیرزادی‌آهودشتی از سوی انتشارات آرون روانه بازار کتاب شد.

به گزارش ایبنا، کتاب دو جلدی «تاریخ هنر ایران» در هفت بخش «نگاهی به تاریخ و تمدن عصر کهن و داد و ستدهای فرهنگی و هنری»، ‌«ادبیات و شعر»، ‌«تئاتر»، ‌«موسیقی»،‌ «سماع»، ‌«نقاشی» و «پیکرتراشی» نوشته شده است.

بخش نخست کتاب نگاهی دارد به تاریخ تمدن عصر کهن و داد و ستدهای فرهنگی هنری، بخش دوم «ادبیات و شعر» در هفت بخش به ادبیات ایران قبل از هخامنشی، ادبیات ایران در دوران هخامنشی، ادبیات ایران در دوران سلوکیان و پارت‌ها، ادبیات ایران در عصر ساسانیان، ادامه سنت‌های ادبی کهن ایران از طریق خنیاگری ادبیات ایران در دوران اسلامی سبک‌شناسی شعر در دوران اسلامی سبک‌شناسی شعر ایران در دوران اسلامی تقسیم‌بندی شده است.

در بخش سوم «تئاتر» تئاتر در دوره‌های تاریخی ایران، نمایش در ایران بعد از اسلام، نمایش مذهبی، پیوند تعزیه و نمایش، چگونگی شکل‌گیری و تحول در تعزیه، تئاتر غربی و بخش تئاتر بررسی شده است.

«موسیقی» بخش چهارم کتاب را تشکیل می‌دهد که در آن به کلیات موسیقی ایرانی تا پیش از تمدن اسلامی، نوروزخوانی، موسیقی پس از اسلام، موسیقی معنوی و مذهبی، موسیقی مناطق ایران و برخی راویان موسیقی ایران پرداخته شده است.

بخش پنجم «سماع» نگاهی دارد به تاریخچه سماع، رقص و بازی در ایران، بررسی آثاری از هنر رقص در دوره‌های پیش از تاریخ، شادمانی در ایران باستان، بازی در دربار حکومت‌ها و سلسله‌های ایرانی، بازی‌های محلی و آیینی پس از اسلام، تاثیر فرهنگ و تمدن اسلامی بر بازی‌ها و تجلی فرهنگ و تمدن اسلامی در هنر سماع.

در بخش ششم «نقاشی» نقاشی در دوره‌های تاریخی ایران، نگارگری ایران از آغاز تا پایان عصر مادها، نقاشی و نگارگری ایران در دوران اسلامی بررسی شده است.

در بخش آخر «پیکرتراشی» به معنی و تعریف پیکرتراشی و مجسمه سازی، پیکر تراشی و مجسمه‌سازی در ایران دوران اسلامی، هنرهای مرتبط با مجسمه سازی و پیکرتراشی، تاثیر و تجلی فرهنگ و تمدن اسلامی پرداخته شده است.

نصری‌اشرفی در مقدمه کتاب به نقش هنر و بازتاب آن در جامعه پرداخته است. به زعم او، هنر هر ملتی بازتاب و تبلور بخش مهمی از فرهنگ، اندیشه، احساسات و ذوقیات آن جامعه بر بستر تعاملات تاریخی و تحولات اجتماعی است. از این منظر هنر به مثابه بخشی از فرهنگ، انعکاس تمام عیار فعالیت‌های مادی و معنوی یک ملت بوده و زیباترین جلوه‌های اندیشه و عمل او است.

نصری‌اشرفی، هنر تاریخی مردم ایران همچون معدود ملت‌هایی دانسته که از پیشینه تاریخی و اجتماعی کهن و ریشه‌دار برخوردارند و سرشار از ایده‌ها و اندیشه‌هایی هستند که در روند تکامل اجتماعی ایرانیان تکوین یافته و از طریق پدیده‌های مشخص هنری چون شعر و ادبیات، موسیقی، نمایش، نگارگری و برخی هنرهای دیگر بروز یافته و
در پس چند هزاره زندگی اجتماعی در فلات ایران و به دلیل حضور و همجواری اقوام مختلف در پهنه این فلات و در نتیجه آمیزش فرهنگی و ذوقی آنان، پدیده‌های هنری ایران از ویژگی‌های ممتاز و منحصر به فردی برخوردار شده‌اند.

به اعتقاد وی، این پدیده‌ها در بردارنده لایه‌های گوناگون فکری، توام با نگرش‌های عمیق اجتماعی و فرهنگی است. لایه‌های که هر یک حاصل مقاطع مختلفی از حیات تاریخی و اجتماعی مردم این سرزمین است. تنوع شاخه‌های هنری و تعداد نمونه‌ها در هر شاخه، ظرفیت‌های بی‌بدیلی را جهت مطالعه آن از طریق خلاقیت هنری فراهم ساخته است. در حقیقت کنکاش و تعمق پیرامون این گروه از پدیده‌ها و خلاقیت‌ها، دریچه‌های راهگشا برای دستیابی به اندیشه‌ها، اعمال و آمال گذشتگان است.

در بخش نخست کتاب عنوان شده، «همه تمدن‌ها به رغم موانع و دشوارهای موجود، در بیشتر ارکان خود از تاثیر و نقش خوشایند دیگر ملت‌ها بهره جستند تا هم در بیان خود بر جهل و کاستی غلبه نمایند و هم یگانگی ابدی و ازلی روح بشر را به تماشا بگذارند».

برای این تاثیرگذاری به آثار و هنر ارزنده اشاره شده است. «بی‌جهت نیست که هنر امپراتوری ایران را از برجسته‌ترین عناصر لیدیایی و بابلی بهره جست و با استفاده از خرد و هنر مردم خود به خلق آثار ارزنده‌ای نایل آمد؛ آثاری که اگرچه شناسنامه این امپراتوری را در بغل داشت ولی در ورای به تلفیقی دست یافت که بی‌تردید در زمره شاهکارهای تمدن بشری است».

«از همین رو  نقش گاوه‌های بالدار آشوری بر ورودی درگاه تخت جمشید می‌نشیند، کاشی‌ها متاثر از صنعت صنعتگران بابلی است و طرح مقابر از طراحی لیدیایی متاثر است. در عین حال بسیاری از سنگ نبشته‌ها، بازپروری هنر لوح‌نگاری مصری است. به دلیل چنین برداشت‌ها و تمهیداتی گزافه نیست اگر بگوییم که امپراتوری ایران پیشگام و مبتکر استفاده از خرد، اندیشه، فرهنگ و هنر سایر اقوام و آمیزش آنها در سطحی گسترده و منطقی است از سوی دیگر گوی سبقت را از دیگران ربود تا جایی که هم تمدن هلنی و پس از آن بیزانس در بسیاری از زمینه‌های اداره کشور ناچار به الگوبرداری از این امپراتوری شدند».

کتاب دو جلدی «تاریخ هنر ایران» نوشته جهانگیر نصری‌اشرفی و عباس شیرزادی‌آهودشتی در شمارگان 2000 نسخه و با قیمت دوره دو جلدی 32000 تومان از سوی انتشارات آرون روانه بازار کتاب شده است.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...