خیابان سپند واقع در خیابان ایرانشهر به نام استاد جعفر شهری نام‌گذاری شده است.

طهران قدیم جعفر شهری

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، در جریان شصت و دومین جلسه کمیسیون نام‌گذاری و تغییر نام اماکن و معابر عمومی شهر تهران که در خرداد ۱۴۰۰ برگزار شد، تغییر نام خیابان سپند در خیابان ایرانشهر به خیابان جعفر شهری به تصویب رسید. اکنون این خیابان حدفاصل خیابان سپهبد قرنی و نجات‌اللهی (ویلا) به نام این نویسنده و پژوهشگر تاریخ تهران پلاک شده و حدفاصل خیابان سپهبد قرنی و ایرانشهر همچنان به نام سپند است.

جعفر شهری در سال ۱۲۹۳ در محله عودلاجان تهران به دنیا آمد و در سحرگاه ۶ آذر ۱۳۷۸ از دنیا رفت.

شهری در دو مجموعه «طهران قدیم» (۵ جلد) و «تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم» (۶ جلد)، حال و هوای تاریخی تهران را با جزئیاتش بیان می‌کند. دیگر اثر او، «قند و نمک»، مجموعه‌ای از اصطلاحات اصیل تهرانی با توضیحات و پیشینه است. سه رمان از رمان‌های او، یعنی «شکر تلخ»، «گزنه» و «قلم سرنوشت» نیز سه‌گانه‌ای است که اولی مربوط به دوران کودکی نویسنده و رنج‌های مادر او، دومی شرح دوران نوجوانی، و سومی مربوط به دوران میان‌سالی اوست. کتاب‌های «حاجی در فرنگ» (در دو جلد) و «حاجی دوباره» نیز سفرنامه نویسنده است به مکه و سپس اروپا.

از دیگر آثار جعفر شهری می‌توان به «انسیه خانم» و «علی علیه‌السّلام» اشاره کرد.

................ هر روز با کتاب ...............

دختری نوجوان، زیبا و در آستانه‌ بلوغ است و به خاطر فقر خانواده‌اش در یک محله‌ بدنام زندگی می‌کند... خواهرش نیز یک زن بد نام است... با رسیدن به سن بلوغ باید کار خواهر بزرگترش را انجام دهد تا کمک خرج خانواده باشد... پسر یک راهب ریاکار بودایی است... عاشق میدوری می‌شود اما خجالت می‌کشد از اینکه عشقش را به میدوری اظهار کند؛ به‌رغم اینکه همانند سایر همبازیان خود به کار خواهر بزرگتر میدوری آگاه است ...
تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...