کتاب «نسیم در اخبار، بی‌طرفی رسانه‌ها؛ از ادعا تا واقعیت» نوشته اکبر نصراللهی و سمانه سلطانی‌پور، روانه پیشخوان کتاب‌فروشی‌ها شده است.

نسیم در اخبار، بی‌طرفی رسانه‌ها؛ از ادعا تا واقعیت اکبر نصراللهی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم؛ این کتاب چهار فصل دارد و نویسندگان بعد از تشریح و تبیین «چیستی رسانه بی‌طرف و شاخص‌های آن»، «چرایی و چگونگی بی‌طرفی رسانه‌ای» در فصل‌های اول و دوم و «بی‌طرفی از ادعا تا واقعیت در رسانه‌های بی.بی.سی ، شبکه خبر و شبکه یک سیما » در فصل سوم و "مدل اجرایی بی‌طرفی در اخبار» را در فصل‌چهارم ارائه داده‌اند.

در بخشی از پیشگفتار این کتاب آمده است: «رعایت تعادل» و «جهت‌گیری نکردن» و یا «انصاف» در تولید و انتشار ، اگرچه کار سخت و برخی مواقع غیرممکن است اما رعایت آن در جلب اعتماد مخاطبان و جذب آنان، افزایش اثربخشی پیام و دادن درک کامل و جامع و قدرت تصمیم‌گیری مخاطبان، بسیار مهم است.

مؤلفان بر این باورند که اکثر رسانه‌ها، مدعی رعایت توازن و بی‌طرفی در اخبارند اما در واقعیت، ماجرا به شکل دیگری است و یکی از اصول مهمی که کمتر از بقیه اصول در بین رسانه‌ها رعایت می‌شود توجه به موضوع بی‌طرفی و انصاف است.

به گفته مؤلفان، با وجود اینکه بی‌طرفی مطلق در تولید و انتشار اخبار به دلایل مختلف امکان‌پذیر نیست، رسانه‌ها باید سعی کنند تا جایی که مقدور است اصول و شاخص‌های القای آن را برای اثرگذاری بر افکار عمومی، رعایت کنند. به همین دلیل آنها برای نخستین‌بار در این کتاب مدل عملی بی‌طرفی رسانه‌ها را که "نسیم در اخبار" ( Nasrollahi-Soltanipour Impartiality Model) نامید می‌شود، ارئه دهند.

مدل نسیم در اخبار، راه‌های بهره‌گیری هوشمندانه و حرفه‌ای القای بی‌طرفی را به اصحاب رسانه و دست‌اندرکاران ارتباطات جمعی نشان می‌دهد تا رسانه‌نگاران داخلی بتوانند همانند رسانه‌های حرفه‌ای خارجی از آن بهره می‌گیرند.

دکتر اکبر نصراللهی رئیس دانشکده علوم اجتماعی، ‌ارتباطات و مطالعات رسانه و دکتر سمانه سلطانی‌پور مدرس دانشگاه و پژوهشگر حوزه ارتباطات، مطالعه این کتاب را علاوه بر محققان و پژوهشگران و مدیران و خبرنگاران رسانه‌ها، به دانشجویان و استادان دروس سیاستگذاری و استراتژی‌های رسانه‌ای، مدیریت خبر، راهنمای پوشش خبری و اصول روزنامه‌نگاری توصیه کرده‌اند.

................ هر روز با کتاب ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...