کتاب «زوال هژمونی، ایالات متحده در نیمکرۀ غربی» اثر توماس اندرو اکیف [Thomas Andrew O'Keefe] روابط با ترجمۀ الهه نوری‌غلامزاده توسط انتشارات سروش منتشر شد.

زوال هژمونی، ایالات متحده در نیمکرۀ غربی» اثر توماس اندرو اکیف [Thomas Andrew O'Keefe]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این کتاب با اتکا بر نظریات مختلف هژمونی به تشریح عملکرد نظام بین آمریکایی، علل سقوط منطقۀ آزاد تجاریِ قارۀ آمریکا، دلایل شکست طرح مشارکت در زمینۀ انرژی و اقلیم در قارۀ آمریکا، حضور فزایندۀ چین در آمریکای لاتین و کارائیب و همچنین پیشینۀ طرح‌های ابتکاری سیاست خارجی ایالات متحده در دورۀ جرج دبلیو. بوش و باراک‌اوباما می‌پردازد.

نویسنده با تمرکز بر سیاست خارجی ایالات متحده در دوران ریاست‌جمهوری بوش و اوباما و پیش از ریاست جمهوری دونالد ترامپ به این نتیجه می‌رسد که اگرچه برخی نظریات همچنان از موضع برتر ایالات متحده در نیمکرۀ غربی سخن می‌گویند، اما بر مبنای تعاریف استاندارد مکاتب مختلف روابط بین‌الملل، هژمونی ایالات متحده در نیمکرۀ غربی در مقایسه با گذشته کاهش یافته است. این امر به بسیاری از حکومت‌های آمریکای لاتین اجازه داده است تا اشکال جدیدی از حکمرانی و سیاست‌های اقتصادی عاری از مداخلات ایالات متحده را تجربه کنند.

چاپ نخست این کتاب در ۳۳۸ صفحۀ رقعی، شمارگان ۵۰۰ نسخه و با قیمت ۸۰.۰۰۰ تومان توسط انتشارات سروش در اختیار علاقمندان این حوزه قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...