«فرح، اما هاشمی نسب» شامل زندگی‌نامه داستانی فرح هاشمی‌نسب از فعالان دوران انقلاب و دفاع مقدس منتشر شد.

زندگی‌نامه فرح، اما هاشمی نسب منتشر شد مرضیه کهرانی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از آنا، کتاب «فرح، اما هاشمی نسب» سرگذشت فرح هاشمی‌نسب است که در شهرستان سقز زاده شده و با وجود سن کم، از نزدیک شاهد جریاناتی شد که بر سقز آن زمان گذشته بود.

روح کنجکاو و بی‌آرام خانم هاشمی‌نسب او را واداشت برای ارضای این کنجکاوی به قلب جریانات اجتماعی آن زمان نفوذ کند و از نزدیک شاهد خیلی از رخدادهای آن زمان شهرش باشد.

فرح هاشمی‌نسب در بحران نوجوانی درست وقتی که دنبال هویت می‌گشت؛ مرام حزبی و تفکر احزابی را که آن روزها در سقز فعال بودند، را بررسی کرد تا بتواند بهترین راه را به نظر خودش انتخاب کند.

در بخشی از این کتاب آمده است: «روی تپه مالان توی محله سنگ‏بران بودیم که یک موتوری هی رفت و دوباره برگشت و چپ‏ چپ نگاه‌مان کرد. ما خودمان را آماده کردیم. به شهین گفتم اگر آمدند جلو، دستت را زیر چادرت طوری بگیر که انگار اسلحه دست گرفته‌‏ای. اما موتوری آمد جلو و پرسید: «چه‏ کار می‌‏کنید؟ چی پخش می‏‌کنید؟» من هم دو تا اعلامیه دادم بهش. کمی نگاه کرد و رفت. حالا دیگر نمی‌‏دانم چی می‏‌شود؛ چون نمی‏‌دانم این موتوری کی بود و برای کی کار می‌‏کرد. نمی‏‌دانم مثل بابای شهین ما را می‌‏دزدند و می‌‏برند و کسی اثری از آثارمان پیدا نمی‏‌کند؟ یا اینکه مثل عزیزچای می‏‌برندمان و با شکنجه شهیدمان می‏‌کنند؟ من مامان‏جان را آماده کرده‌‏ام برای شهادت خودم؛ اما به ‏طور دقیق بهش نمی‏‌گویم چه‏ کار می‏‌کنم. خدایا به امید خودت. چون می‏‌خواهم اعلامیه‏‌ها را تا توی روستاها هم ببرم.»

مرضیه کهرانی نویسنده کتاب از سبک روزنوشت استفاده کرده که از آخر فروردین ۱۳۵۶ شروع می‌شود و در اردیبهشت ۱۳۹۴ پایان می‌یابد.

[مرضیه کهرانی متولد 1353 اصفهان است و پیش از این، رمان «کرانه ناپدید» و مجموعه داستان «بالاتر از موج‌ها» از وی منتشر شده است.]

«فرح، اما هاشمی نسب» در ۳۱۵ صفحه و به قلم مرضیه کهرانی توسط سوره مهر منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...