کتاب «خاطرات دادگاه نورنبرگ» [Nuremberg diary] یا یادداشت‌های روزانه روان‌شناس زندان از ملاقات با محکومان، نوشته جی. ام. گیلبرت [Gustave Mark Gilbert] با برگردان کاوه باسمنجی توسط انتشارات مانوش منتشر شد.

خاطرات دادگاه نورنبرگ» [Nuremberg diary] یا یادداشت‌های روزانه روان‌شناس زندان از ملاقات با محکومان، جی. ام. گیلبرت [Gustave Mark Gilbert

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا؛ این کتاب درونی‌ترین افکار متهمان نازی را در محاکمات نورنبرگ آشکار می‌کند و از انگیزه‌های روان‌شناختی مردانی پرده برمی‌دارد که مسئول اردوگاه‌های مرگ داخائو و بو خنوالد بودند.

دکتر گیلبرت، روانشناس زندان، در مدت برگزاری دادگاه نورنبرگ، واکنش‌های هر روزه متهمان را به روند دادرسی به صورت روزنوشت آورده است که شامل شرح عقاید خصوصی آن ها درباره هیتلر و درباره یکدیگر نیز می‌شود. تسلط کامل دکتر گیلبرت به زبان آلمانی، رویکرد عمدا غیررسمی او، آزادی کاملش در دسترسی تمام مدت به گورینگ، هس، فون پاپن، اشترایخر و دیگران، به تاریخ‌نگاری او حالتی شخصی و بینشی می‌بخشد که همتایی در میان کتاب‌های دیگر مربوط به محاکمات نورنبرگ ندارد.

نیویورک تایمز درباره این اثر نوشت: «گرچه درباره محاکمات نورنبرگ بسیار نوشته شده، این کتاب از نظر قالب و محتوا تازگی دارد... آنچه در این کتاب آمده، بدون احساسات‌زدگی و تعمیم‌های چرب زبانانه، شکافی جدی را پر می‌کند.»

چون دادگاه در نورنبرگ آلمان برگزار می‌شد، آن را محاکمات نورنبرگ نامیدند. محاکمه‌ای که بیستم نوامبر ۱۹۴۵ شروع شد و تا اکتبر سال بعد ادامه داشت. تصمیم اولیه فاتحان جنگ این بود که همه کسانی را که در جنایت‌های نازی‌ها سهمی داشتند ابتدا دستگیر و محاکمه و بعد مجازات کنند، اما در عمل انجام چنین کاری نه دشوار که ناممکن بود. زیرا تعداد آنان بسیار زیاد بود. تا جایی که می‌دانیم حداقل ۲۵۰ هزار نفر در تشکیلات حکومت نازی نقشی کوچک یا بزرگ داشتند و به اندازه نقش‌شان در جنایت‌ها و بدکاری‌های رژیم هیتلر شریک بودند. تازه اگر آنهایی را که غیر مستقیم با نازی‌ها همکاری می‌کردند نیز حساب کنیم، این عدد از یک میلیون نفر بیشتر می‌شود.

کتاب «خاطرات دادگاه نورنبرگ» در 536 صفحه و به بهای 320 تومان از سوی انتشارات مانوش به چاپ رسید.

................ هر روز با کتاب ...............

هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...
طنز مردمی، ابزاری برای مقاومت است. در جهانی که هر لبخند واقعی تهدید به شمار می‌رود، کنایه‌های پچ‌پچه‌وار در صف نانوایی، تمسخر لقب‌ها و شعارها، به شکلی از اعتراض درمی‌آید. این طنز، از جنس خنده‌ و شادی نیست، بلکه از درد زاده شده، از ضرورت بقا در فضایی که حقیقت تاب‌آوردنی نیست. برخلاف شادی مصنوعی دیکتاتورها که نمایش اطاعت است، طنز مردم گفت‌وگویی است در سایه‌ ترس، شکلی از بقا که گرچه قدرت را سرنگون نمی‌کند اما آن را به سخره می‌گیرد. ...
هیتلر ۲۶ساله، در جبهه شمال فرانسه، در یک وقفه کوتاه میان نبرد، به نزدیک‌ترین شهر می‌رود تا کتابی بخرد. او در آن زمان، اوقات فراغتش را چگونه می‌گذراند؟ با خواندن کتابی محبوب از ماکس آزبرن درباره تاریخ معماری برلین... اولین وسیله خانگی‌اش یک قفسه چوبی کتاب بود -که خیلی زود پر شد از رمان‌های جنایی ارزان، تاریخ‌های نظامی، خاطرات، آثار مونتسکیو، روسو و کانت، فیلسوفان یهودستیز، ملی‌گرایان و نظریه‌پردازان توطئه ...
در طبقه متوسط، زندگی عاطفی افراد تحت تأثیر منطق بازار و بده‌بستان شکل می‌گیرد، و سرمایه‌گذاری عاطفی به یکی از ابزارهای هدایت فرد در مسیر موفقیت و خودسازی تبدیل می‌شود... تکنیک‌های روانشناسی، برخلاف ادعای آزادی‌بخشی، در بسیاری از موارد، افراد را در قالب‌های رفتاری، احساسی و شناختی خاصی جای می‌دهند که با منطق بازار، رقابت، و نظم سازمانی سرمایه‌دارانه سازگار است ...