نمایشنامه «تهران – پرندک» نگارش مهرداد رایانی مخصوص در 62 صفحه رقعی از سوی انتشارات کتاب نیستان روانه بازار نشر شد.

تهران – پرندک» نگارش مهرداد رایانی مخصوص

به گزارش کتاب نیوز به نقل ازایبنا؛ نمایشنامه «تهران- پرندک» اثر مهرداد رایانی مخصوص برای نخستین بار در سال ۱۳۸۵ پیش چشم مخاطبان و منتقدان هنر نمایش قرار گرفت. نمایشنامه‌ای که به نظر می‌رسد در کنار محتوایش که در زمان خود متن و اتفاقی قابل تامل به شمار می‌رفته و موضوعی جسورانه داشته است، سعی کرده رویکردی فرمی و زبانی بدیع را نیز به مخاطبش تقدیم کند.

داستان این نمایشنامه نه‌چندان بلند به زندگی مردی افغان به نام گل‌آقا برمی‌گردد. او با خانواده‌اش پس از حضور طالبان در کشورش، به ایران فرار می‌کند و در ایران نیز همسرش را رها و به انگلستان سفر می‌کند. با این همه او با ناکامی برای ماندن و زیستن در انگلستان به کنج اتاقکی در منطقه پرندک تهران برگشته و گرفتار شیادی به نام یعقوب می‌شود که او را مردی پیشگو معرفی کرده و از این راه از مردم اخاذی می‌کند. این در حالی است که خانواده گل آقا او را برای رهاکردن این موقعیت و بازگشت به سرزمین خود تحت فشار قرار داده‌اند.

«تهران – پرندک» از یک سو داستانی است که بهره‌برداری ستایش‌آمیزی از زبان روایت داشته است. نویسنده کلمات را چون موم در دستان خود به بازی می‌گیرد و با آنها به شخصیت‌پردازی ستودنی چهره‌های نمایشش می‌پردازد. خلق عبارت‌های موجز، کنایی، آکنده از ادبیات محاوره و در عین حال گزنده و ساخت شخصیت با استفاده و کاربرد این کلمات بدون نیاز به توصیفاتی دیگر برای آنها در زمره مهم‌ترین اتفاقاتی است که در این متن می‌توان سراغ گرفت. انتخاب ملیت افغانستانی برای شخصیت اصلی داستان نیز نشانی از نوعی زیرکی از سوی نویسنده دارد که بستری قابل درک از زیست انسانی در سه جغرافیا را پیش چشم مخاطبانش می‌نشاند.

این نمایش در کنار پرداختن به موضوع اجتماعی مهاجرت -که برای مهاجران افغانستانی فارسی‌زبان، گفته‌ها و ناگفته‌های بسیاری دارد- می‌کوشد به نوعی با استفاده از دیگر عناصر نمایشی از جمله طراحی صحنه و همچنین یادآوری خاطرات عاشقانه روزهای گذشته زن و مرد افغان و تحرک طنزآمیز مرد یهودی متنی را که حس و حال واقعی مهاجر و مهاجرت را به جان مخاطب می‌نشاند به وادی خلق بکشاند.

رایانی مخصوص -که خود فارغ‌التحصیل رشته مطالعات تئاتر از دانشگاه منچستر انگلستان به شمار می‌رود- با درک موقعیت زیستی در این سه اقلیم، این نمایشنامه را به همراه برخی ابداعات فرمی -که شرحی از آن رفت- برای نخستین بار در سالن تئاتر سایه مجموعه تئاتر شهر و با کارگردانی سپیده نظری‌پور به اجرا برده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنر |
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...