نمایشنامه «سنگی بر سنگ» به نویسندگی زنده‌یاد پرویز عرب، از سوی انتشارات افراز منتشر شد.

سنگی بر سنگ پرویز عرب

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایلنا، نمایشنامه «سنگی بر سنگ» برگزیده نهمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر به نویسندگی زنده‌یاد پرویز عرب توسط پس از سال‌ها، از سوی انتشارات افراز منتشر شد.

پرویز عرب (۱۳۳۵_۱۳۸۲ش)، فیروزکوه، نویسنده و کارگردان تئاتر، فعالیت هنری خود را از سال ۵۷ آغاز و سه بار در جشنواره فجر شرکت کرد. ابتدا با نمایش «تلنگر» در سال ۶۵ موفق به اخذ جایزه اول بهترین متن شد. باردیگردرسال ۶۹ با "پرپرواز" موفق شد لوح افتخار و تقدیر از متن را از آن خود کند. بازیگر کار (عباس آمدی) نیز جایزه اول مرد جشنواره را به خود اختصاص داد.

پس از آن طبق گفته ایشان در مصاحبه‌ای با عنوان «نویسنده در گذر از رنج‌ها...» و ابراز ناخرسندی از شرایط مدت زیادی (حدود ۱۰سال) از کار کناره گرفت. وی بار دیگر در اواخر دهه ۷۰ به عرصه نمایش برگشته و نمایش‌هایی چون «ملکوت» و «سنگی بر سنگ» را در تالار سنگلج و مولوی روی صحنه برد.

«پس کوچه یاد» عنوان آخرین اثر تالیفی وی است که نمایشنامه‌خوانی شده و فرصت اجرا نیافت.

وی در تیرماه ۸۲ در سن ۴۷ سالگی به دلیل سکته مغزی از دنیا رفت.

نمایشنامه «سنگی بر سنگ» برگزیده نهمین جشنواره بین‌المللی فجر به نویسندگی پرویز عرب توسط پس از سال‌ها انتشارات افراز منتشر شد.

................ هر روز با کتاب ...............

هنر |
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...