سودای اجتماعات و آینده انسان | اعتماد


«تئاتر برای زندگی» [Theatre for living] با زیر عنوان «هنر و علم در خدمت گفت‌وگوی اجتماع‌بنیاد» کتابی است نوشته دیوید دایموند [David Diamond] که به تازگی منتشر شده است. کتاب را مصطفی ظفر قهرمانی‌نژاد ترجمه کرده و از سوی نشر نو راهی کتابفروشی‌ها شده است. دیوید دایموند، نویسنده کتاب بیش از 30 سال از عمرش را در تئاتر زندگی کرده است. ابتدا به عنوان بازیگر حرفه‌ای و بعد در مقام کارگردان هنری. او به همراه گروه خود مبدع فرم ویژه‌ای از تئاتر سیاسی به عنوان «تئاتر برای زندگی» هستند که تحت‌تاثیر دو کتاب «آموزش سرکوب‌شدگان» و «تئاتر سرکوب‌شدگان» است.

خلاصه کتاب تئاتر برای زندگی» [Theatre for living]  دیوید دایموند [David Diamond]

ویژگی گروه دایموند، توجه به این نگاه است که به جای تولید تئاتر برای اجتماعات، تئاتر را همراه با اجتماعات خلق کنند و از این رهگذر سعی کردند تا از زبان تئاتر، کلام و حرکت و ژست و رقص را برای بیان قصه‌های‌شان استفاده کنند و مجاری تازه ارتباطی ایجاد کنند و سراغ موضوعات اجتماعی نظیر نژادپرستی و کلیشه‌های جنسیتی بروند.

نویسنده سعی کرده تا در این کتاب درباره ابعاد نظری و عملی تئاتر برای زندگی به‌طور مفصل سخن بگوید و جهان‌های به‌ظاهر گسسته را به هم مرتبط و با مثال‌های خاصی که از پروژه‌های تئاتری می‌آورد، ملموس کند. او با درهم تنیدن دو مقوله تئاتر و علم، تلاش کرده تا ارتباط دیرینه میان این دو دنیای مجزا را روشن کند و کنشگرانه از نقشی بگوید که قصه‌گویی و هنر در خلق اجتماعات و زندگی سالم اجتماعی
ایفا می‌کنند.
داینوند معتقد است: «ما تئاتری می‌سازیم که جلوه‌ای از اجتماع بزرگ‌تر است. برای این‌ کار باید به دانش خودمان تکیه کنیم و به این حقیقت که این دانش با اجتماع بزرگ‌تری پیوند دارد که خارج از مرزهای فیزیکی محل کار ماست.»

کتاب یک هدف اصلی را دنبال می‌کند که همان توانمندسازی است و سعی در استفاده از زبان تئاتر برای کمک به اجتماعات دارد. کتاب می‌خواهد اجتماعات بیشتر با یکدیگر در ارتباط باشند تا سرزنده و خلاقانه بتوانند تغییر معنادار ایجاد کنند؛ چیزی که امروزه مناسب حال تمامی اجتماعات و سازمان‌های انسانی است و می‌تواند الهام‌بخش تمام کسانی باشد که هم در حوزه تئاتر و هم در خارج از آن دل‌نگران آینده بشریت هستند.

«تئاتر برای زندگی» شامل 10 فصل است به نام‌های «یک تاریخچه کوتاه شخصی»، «تئاتر برای زندگی و رابطه آن با تئاتر سرکوب‌شدگان»، «اجتماع زنده»، «مدارهای بازخورد»، «هنر تئاتر تعاملی»، «در فضای کارگاه»، «همکاری مهم افراد بومی»، «هشیارسازی گروه»، «موردپژوهی‌ها» و «پی‌گفتار» تدوین.

این کتاب همچنین به ‌جز این فصل‌ها، بخش ضمیمه‌ای نیز دارد که عناوین آن عبارتند از «تلویزیون و شبکه جهانی اینترنت»، «بازی‌ها و تمرین‌ها»، «دیدن هرآنچه می‌بینیم»، «گوش دادن به هرآنچه می‌شنویم»، «حس‌کردن هرآنچه لمس می‌کنیم»، «حس‌های چندگانه»، «بازی‌های اعتماد»، «بازی‌های صرفا برای تفریح»، «تمرین‌های بیشتر»، «فنون پویاسازی تئاتر تصاویر» و «فنون تمرینی».

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...