به همراه تجدید چاپ "درباره‌ی نمایش" ژان پل سارتر، نمایش‌نامه‌ی "گوشه‌نشینان آلتونا"ی این نویسنده‌ی فرانسوی با ترجمه‌ی ابوالحسن نجفی پس از 41 سال منتشر شد.

به گزارش ایسنا، این اثر که نمایش‌نامه‌ای سه‌پرده‌یی از سارتر است، اولین‌بار در سال 1345 با ترجمه‌ی نجفی منتشر شد و حالا پس از سال‌ها با ویرایش و بازنگری و تغییراتی توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است.

نجفی چاپ دوم "درباره‌ی نمایش" سارتر را هم با بازنگری برای چاپ مجدد داده است. این کتاب که چاپ اول آن به قبل از انقلاب بازمی‌گردد، با افزودن بخش‌هایی در ترجمه توسط نشر یادشده به تازگی برای دریافت مجوز انتشار ارایه شده است.

همچنین "بیست‌ و یک داستان از بیست ‌و یک نویسنده‌ی فرانسه" از این مترجم  به تازگی به چاپ دوم رسیده است. از جمله‌ی این نویسندگان به سارتر، دوریس ویان، روژه ایکور و موروآ می‌توان اشاره کرد.

این مترجم پیشکسوت چندی پیش عنوان کرده بود، درباره‌ی تجدید چاپ آثارش دغدغه دارد؛ کتاب‌های زیادی برای تجدید چاپ نزد ناشران مختلف آماده دارد؛ اما نمی‌خواهد به همان شکل گذشته منتشر شوند و ترجیح می‌دهد آن‌ها را با ترجمه‌ی روز منطبق کند. او البته نداشتن وقت را دلیل تعلل در این امر عنوان کرده بود.

ابوالحسن نجفی متولد سال 1306 اصفهان است. اولین کتابش را با عنوان «بچه‌های کوچک قرن» از کریستین روشفور در سال 1344 منتشر کرده است و از دیگر ترجمه‌هایش، «شنبه و یکشنبه در کنار دریا» (روبر مرل)، «کالیگولا» (آلبر کامو)، «عیش و نیستى» (تیرى مونیه)، «خانواده‌ی تیبو» (روژه مارتن دوگار)، «نژاد و تاریخ» (لکودلوى استروس)، «ضد خاطرات» (آندره مالرو) و «وظیفه‌ی ادبیات» (ژان پل سارتر) را می‌توان نام برد.

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...