کمیک استریپ «عشق کتاب» [Book love] اثر دبی تانگ [Debbie Tung] با ترجمه فاطمه مرتضوی‌نیا توسط انتشارات نیستان منتشر شد.

عشق کتاب» [Book love] اثر دبی تانگ [Debbie Tung

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، تانگ در سال‌های اخیر به واسطه خلق و انتشار داستان‌های مصور و کمیک در نشریات معتبری چون هافینگتون پست و گودریدز و برخی نشریات مختص کمیک استریپ و آثاری از جمله عشق کتاب و دختری ساکت در دنیای شلوغ به دلیل کسب مخاطبانی جهانی از شهرت بسیاری برخوردار شده است.

«عشق کتاب» داستانی است با محوریت زنی جوان و همسرش؛ زن عاشق کتاب و خواندن است و در زندگی هیچ کاری نیست که او با کتابخوانی آن را آمیخته نکرده باشد و همین موضوع موقعیت‌هایی عجیب و گاه شیرین را برای او پدید می‌آورد که مولف ترجیح داده بیشتر آنها را در قالب تصویرهایی از یک داستان مصور به نمایش بکشد.

در «عشق کتاب» با زن جوانی روبه‌رو هستیم که دیوانه‌وار عاشق کتاب و مطالعه است و تمام فعالیت‌های شخصی و جمعی روزانه خود را با همراهی کتاب‌ها به انجام و فرجام می‌رساند. وی هر موقعیتی را یک روز بارانی یا یک روز آفتابی؛ یک قرار معمولی برای پیاده‌روی و یا قدم زدن زیر باران؛ حضور در کتابخانه و کافه یا حضور در یک کتابفروشی قدیمی دستمایه و بهانه مطالعه و کتاب‌خوانی قرار می‌دهد.

به گفته برخی منتقدان دبی تانگ در این کتاب سیمای واقعی یک محتکر کتاب را ترسیم کرده است؛ کسی که به هر دری می‌زند تا برای خود نسخه‌ای از یک کتاب که دوست دارد تهیه کند. این محتکر گرچه برای خوانندگان موقعیت‌هایی کمیک و طنزآمیز مهیا ساخته اما راوی آن در واقع سیمای یک فرد کتابخوان و اهل مطالعه را پیش چشم مخاطبان کتاب ترسیم کرده و به آنها گوشزد می‌کند که کتاب‌ها در چه موقعیت‌هایی چه نیازهایی را می‌توانند برآورده سازند. به همین دلیل قهرمانان کتاب او در نگاه اول جذاب و طناز اما با کمی تامل بسیار نکته‌سنج و راوی نکاتی جذاب درباره کتابخوانی و نیز خصوصیات یک کتابخوان برای دیگران است.

کتاب تانگ در واقعی تصویرکننده احساسات و لحظاتی است که کتاب‌ها می‌توانند در زندگی ما و برای ما بسازند و تاکیدی است بر این موضوع که کلمات، روایت‌ها و کتاب‌ها چطور می‌توانند زندگی و در یک کلام تمامی لحظات موجود در زندگی را به تسخیر خود در بیاورند. به باور بسیاری از منتقدان این کتاب بهترین هدیه برای کسانی است که هنوز کتابخوانی را دریچه‌ای لذت‌بخش و امیدوارکننده در سیاهی حاکم بر دنیای کتاب می‌پندارند و به آن دلبسته‌اند.

انتشارات نیستان «عشق کتاب» را در ۱۴۴ صفحه و قیمت ۱۰۰ هزار تومان عرضه کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...